۵ پرسش دربارۀ طرح خدا برای جنسیت
این مقاله را گوش کنید
۵ پرسش دربارۀ طرح خدا برای جنسیت
پرسش: چرا خدا تصمیم به آفرینش مرد و زن گرفت؟
پاسخ: خدا مجبور نبود دو نوع بشر متفاوت بسازد. او مجبور نبود ما را به صورت مرد و زن بسازد، طوری که به شکلها و اندازههای مختلف باشیم و رشد موهایمان متفاوت باشد و اغلب به شکلهای متفاوتی تفکر و احساس داشته باشیم. خدا میتوانست نسل بشر را از طریقی به غیر از پیوند زن و مرد تکثیر کند. او میتوانست کاری کند، آدم بدون حوا برای همه چیز کافی باشد یا برعکس. اما خدا تصمیم گرفت فقط یک مرد یا یک زن یا گروهی از مردان یا گروهی از زنان نباشند، بلکه او یک مرد و یک زن را آفرید. یکی از ویژگیهای وجودی انسان که زندگی را بیش از هر چیز دیگری شکل میدهد؛ یعنی جنسیت بیولوژیکی ما، انتخاب خدا بود.
البته بهطور کلی دنیا میبایست مطابق ارادۀ تغییر ناپذیر خدا و برای نمود شخصیت او ساخته میشد. من نمیگویم خدا، آدم و حوا را با تاس انداختن خلق نمود؛ در حقیقت من خلاف آن را بیان میکنم. تمام این کار شگفتانگیز، زیبا و پیچیدۀ ساخت دو جنسیت مختلف بشری، ایدۀ خدا بود: «پس خدا انسان را به صورت خود آفرید، او را به صورت خدا آفرید و ایشان را مرد و زن آفرید» (پیدایش ۲۷:۱). نژاد بشر همیشه از دو جنسیت مجزا و مکمل بوده است و تا ابد چنین خواهد بود. این نظم دوگانۀ همیشگی بشریت به هیچ وجه تصادفی یا هوسگرایانه نبوده، بلکه بر اساس نقشۀ نیکوی خدا بوده است.
و چرا؟ خلقت ما به شکل مرد و زن در گرو چه چیزی است؟ چیزی که کمتر از خبر خوش (انجیل) نیست، همین است. پولس میگوید: «راز ازدواج بسیار عظیم است، اما من دربارۀ مسیح و کلیسا سخن میگویم» (افسسیان ۳۲:۵). این راز در عهد جدید به چیزی مخفی اشاره دارد که بعدا آشکار میشود. کتاب مقدس میگوید خدا انسان را با دو جنسیت مختلف آفرید تا تصویری زنده از اتحاد و پیوند متمایز و مکمل مسیح و کلیسا را ترسیم کند. شاید افسسیان باب ۵ دربارۀ ازدواج باشد، اما نمیتوان مفهوم اصلی آن را دریافت، مگر به نیت خدا در بنای ازدواج به عنوان یک پیوند انجیلی میان آن جفت متمایز و مکمل دقت کافی کنیم. هر حرکتی برای از بین بردن تفاوتهای میان زن و مرد، حرکتی (چه عمدی، چه غیر عمدی) است که آجرهای ساختمان نجات را فرو میریزد.
۵ پرسش دربارۀ طرح خدا برای جنسیت
پرسش: آیا مرد و زن قابل معاوضه هستند؟
پاسخ: مردان و زنان قابل معاوضه نیستند. مردان و زنان بهخصوص در ازدواج و باقی عمر خود یکدیگر را کامل میکنند؛ یعنی قرار است بر اساس یک تناسب و ترتیب الهی عمل کنند. این مطابق با نظم کل کیهان و جهان هستی است. به ماهیت تکمیلی خودِ خلقت فکر کنید: «در آغاز خدا آسمانها و زمین را آفرید» (پیدایش ۱:۱) و این تنها جفت موجود در آفرینش نیست.
ما پیش از رسیدن به نقطۀ کمال زوج یعنی یک زن و یک مرد، زوجهای دیگری نیز میبینیم؛ ماه و خورشید، صبح و عصر، روز و شب، دریا و خشکی، گیاهان و جانوران. در هر جفتی، هر بخش متعلق به دیگری است اما قابل معاوضه نیستند. کاملا منطقی است که در مکاشفه ۲۱-۲۲ به هم پیوستن آسمان و زمین قبل از شامِ عروسی بره، در مکاشفه ۱۹ انجام شود. این که خدا ما را زن و مرد آفرید، از اهمیت کلی و پایدار برخوردار است. از آغاز تا پایان خط داستان کتاب مقدس و طرح خود خلقت همه به تمایز میان مرد و زن بستگی دارد؛ آنها از هم متفاوتند اما مناسب یکدیگرند.
۵ پرسش دربارۀ طرح خدا برای جنسیت
پرسش: منظور کتاب مقدس از این که حوا را یاور آدم مینامد، چیست؟
پاسخ: وظیفۀ یاوری مرد به زن سپرده شد. حوا از آدم ساخته شد و درست به همان اندازه ارزش داشت (پیدایش ۲۲:۲) و او برای مرد خلق شد (پیدایش ۲۰:۲)؛ یعنی وظیفۀ متفاوتی داشت. نقش رهبری مرد که در پیدایش ۲۷:۱ با انسان نامیدن مرد و زن به آن اشاره میشود، بهسادگی در فصل دوم مطرح میشود و حوا وظیفۀ یاوری آدم را به عهده دارد (پیدایش ۱۸:۲و۲۰). یاور بودن، چیزی از ارزش یا موقعیت او نمیکاهد و بار معنایی آن را از بین نمیبرد، زیرا خدا گاهی از یاورِ اسرائیل نیز نام میبرد (خروج ۴:۱۸؛ مزامیر ۲۰:۳۳؛ ۵:۱۴۶). کلمۀ عِزِرezer (یاور) واژهای است که نشانگر نقش و وظیفه است، نه آنکه چیزی را خوار و حقیر نشان دهد. درست همانطور که خدا در کنار قومش قرار میگیرد تا به آنها یاری برساند، زن هم در روابط خود با شوهرش نقش یاور را دارد: «زیرا مرد از زن پدید نیامده، بلکه زن از مرد پدید آمده است؛ و مرد برای زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد» (اول قرنتیان ۸:۱۱-۹).
ما قصد داریم آدم را از نظر روانشناختی به تنهایی بررسی کنیم و نقش “یاور” را از نظر آرامشبخشی و مصاحبت تفسیر کنیم. این یکی از جنبههای احتمالی این واژه است. کالوین میگفت: «حوا هدیۀ خدا به آدم بود تا به او کمک کند خوب زندگی کند». اما “یاور” را نمیتوان از موضوعات مهمتر فرامین خلقت جدا دانست.
برای مرد مناسب نبود تنها بماند، چون خودش به تنهایی قادر نبود ثمری داشته باشد و بارور و تکثیر شود و زمین را پر سازد (پیدایش ۲۸:۱). در اینجا باز هم شاهد نظم مکمل بودن مرد و زن هستیم. مردِ دیگری میتوانست در پرورش زمین به آدم کمک کند. مرد دیگری میتوانست به آدم کمک کند تا او وقت استراحت داشته باشد و نیروی تازه بگیرد. خدا میتوانست یک گاوآهن یا یک گله گاو نَر یا گروهی از مردان را در اختیار آدم بگذارد که همگی میتوانستند مفید واقع شوند و حتی باعث شادی و تفریح او گردند. اما هیچ یک نمیتوانستند یاور مناسبی برای وظیفۀ حیاتی تکثیر و فرزندآوری باشند. اگر بشر قرار است بر زمین مسلط شود، باید مردی وجود داشته باشد که در باغ کار کند و زنی که همدم او گردد.
۵ پرسش دربارۀ طرح خدا برای جنسیت
پرسش: مکملگرایی مبتنیبر کتاب مقدس چیست؟
پاسخ: من به عنوان یک مکملگرا معتقدم نقشۀ خدا برای مرد آن است که رهبری، خدمت و محافظت کند و در کلیسا زن بتواند تحت رهبری او رشد کند، زیرا آنها با وفاداری و پایبندی به کتاب مقدس بر اساس حکمت و زیبایی نظام آفرینش خدا تلاش میکنند.
الگوی رهبری مرد در کتاب مقدس هرگز بهانهای برای نادیده گرفتن زنان، کوچک شمردن آنان، چشمپوشی از مشارکت آنها یا سوءاستفاده از ایشان به هر طریقی نمیباشد. واقعیترین مکملگرایی در کتاب مقدس آن است که از مردان دعوت میکند از زنان محافظت کنند، به آنها احترام بگذارند، با عطوفت و منطقی با ایشان صحبت کنند و به هر طریق مناسبی از آنها بیاموزند و آنان را در کار و خدمت دخیل کنند (چه در خانه و چه در کلیسا).
پرسش: آیا وظایف مردان و زنان فقط در قالب ازدواج تعریف میشوند؟
پاسخ: نباید گمان کنیم فقط در ازدواج است که طرح پیدایش تحقق مییابد، بلکه در ازدواج است که طرح خدا بیپرده عملی میگردد. بیتردید، مردان و زنان نباید فقط به عنوان زن و شوهر با هر مرد و زنی ارتباط داشته باشند. به هر حال در رابطۀ ازدواج، چیزی نهفته است که به همه نشان میدهد مرد و زن چگونه آفریده شدهاند.
در حقیقت بسیاری از الگوهای تفاوت جنسی که از سوی خدا به ما داده شده است، در ازدواج بهوضوح بیان میشوند. با این حال بیزارم که کسی تصور کند بدون ازدواج نمیتوان مرد یا زن واقعی بود. به همین دلیل امیدوارم هیچ کس به این نتیجه نرسد که اگر مجرد باشد، کتاب مقدس چیز زیادی دربارۀ مرد یا زن بودن به او نمیگوید.
این واقعیت که خدا بشر را به صورت جمع آفرید (یک جفت کاملا مکملِ هم؛ یعنی مرد و زن) نهتنها باید طرز فکر و نوع برداشت ما از ازدواج را تغییر دهد، بلکه باید تصور ما از خودمان را نیز شکل دهد.
نویسنده: کوین دییانگ