۶ پرسش دربارۀ پول
این مقاله را گوش کنید
۶ پرسش دربارۀ پول
پرسش: خدا میخواهد کدام مورد اساسی را دربارۀ پول به ما تعلیم دهد؟
پاسخ: بیان موضوع پول و درک مشکلات پول با خودِ پول و اطلاعات مربوط به بودجه آغاز نمیشود، بلکه با صرف نظر از پول شروع میشود. اگر من و شما در پرتو این واقعیت زندگی نکنیم که زندگی در مورد ما نیست، هرگز آنطور که باید از پول استفاده نمیکنیم و هیچگاه عادات پولی فاجعهبار را ترک نخواهیم کرد. دنیا برای اولینبار خلق نشد تا ابزاری باشد که ما به تعریف شخصی خودمان از خوشبختی پی ببریم. پول فقط به این منظور درست نشد که هر چیزی را میخواهیم، وارد زندگی ما کند. اگر با تسلیم شروع نکنیم، حتی اگر بدهی نداشته باشیم، پول را طوری مصرف میکنیم که مورد نظر خدا نیست. شاید به این طریق اکثر ما بیش از آنچه تصور میکنیم، مشکلات مالی داشته باشیم. ما فکر میکنیم همه چیز رو به راه است، چون میتوانیم بهای شادی و لذتهایمان را بپردازیم اما هیچ چیز خوب نیست، چون روح مالکیت است که پول را برای ما مهم میسازد، نه روح تسلیم. اولین گام در سلامت پول، تسلیم به جلال کسی است که از ما بزرگتر است.
۶ پرسش دربارۀ پول
پرسش: چگونه به دیدگاه درستی دربارۀ پول دست پیدا کنیم؟
پاسخ: برخی از ما به حدی دچار خودبزرگبینی و نخوت هستیم که میگوییم همه چیز در آفرینش برای ما خلق شده است تا هر طور بخواهیم از آن استفاده کنیم، اما چه زیرکانه چه غیر زیرکانه طوری زندگی میکنیم که گویی همان چیزی است که فکر میکنیم. سلامت مالی این است که بدانیم پولمان متعلق به ما نیست، بلکه فقط چیزی است که خدا به ما داده است تا برای اهداف و خشنودی خدا استفاده کنیم.
چرا خرید برای خودمان آسانتر از پول دادن به فرد محتاج است؟ چرا لباسهایی بیشتر از حد نیازمان داریم یا بیشتر از حد احتیاجمان غذا میخوریم؟ چرا به ثروتمندان حسادت میکنیم؟ چرا بیشتر ما در مورد پرداخت مالیات تقلب میکنیم؟ چرا بیشتر از آن که باید، بدهی داریم؟ چرا این همه کارت اعتباری با موجودیهای زیاد داریم؟ چرا ماشینهایمان را فقط برای حمل و نقل استفاده نمیکنیم و آنها را به ابزاری برای اثبات هویت یا موفقیت خودمان تبدیل کردهایم؟ چرا درآمد است که سبک زندگی ما را تعیین میکند؟
در واقع افزایش حقوق دریافت میکنید و به خیالتان پول زیادی خواهید داشت، اما ظرف چند ماه بیشتر از درآمد خود پول خرج میکنید. چرا فقط معدودی از ما بهطور مرتب به کلیسا کمک میکنیم و وقتی نوبت به انعام دادن به کسانی میرسد که خدمتگزار ما هستند، خساست به خرج میدهیم؟ چرا به قرض گرفتن فکر میکنیم فقط چون میخواهیم به تعطیلات برویم؟ چرا فقط تعداد کمی از ما از آنچه داریم، راضی هستیم و همیشه رویای بیشتر و بهتر را میبینیم؟ چرا پول برای بیشتر ما مسئلۀ مهمی است؟
آیا میتواند دلیلش این باشد که ما در زندگی معمولی، تصمیمهای ریز و درشتی را میگیریم که در نهایت اساس و مسیر زندگی ما را تعیین میکنند و این واقعیت را نادیده گرفته باشیم که خدا ما را طراحی کرده است تا برای چیزی بزرگتر و مهمتر از خودمان زندگی کنیم؟ قرار بود زندگی ما را چیزهایی شکل دهند که از مرزهای نقشهها و خوشیهای کوچک ما فراتر بروند. قرار بود لذتهای بزرگتر و بهتر شخصی چیزی باشند که بیشترین لذت را به ما داده و روش زندگی ما را شکل دهند. بنا بود پول به موضوع مهمتری مربوط باشد. قرار بود روش مصرف پول را نهتنها نیازهای شخصی یا لذتهای شخصی، بلکه واقعیتهای مهمتری تعیین کنند.
۶ پرسش دربارۀ پول
پرسش: آیا رابطۀ ما با پول ربطی به هویت ما دارد؟
پاسخ: شما نمیتوانید پول را درک کنید، اگر ندانید چه کسی هستید و پول یکی از روشهای اساسی است که با آن نشان میدهید چه کسی هستید. هیچ شاخصی بهتر از روش مصرف پول، نمیتواند خودِ واقعی شما را نشان دهد. چرا با غرور پول را به اطراف پخش میکنید؟ چرا کسی از پول خود استفاده میکند تا شاخصهای موفقیت فرهنگی به دست آورد؟ چرا همسایۀ شما با غرور کارهای خیر خود را فریاد میزند؟ چرا بعضی افراد هرگز نمیتوانند از بدهی و وام خلاص شوند؟ چرا یک زوج در سکوت و بدون هیاهو، بخش بزرگی از درآمد خود را میبخشند؟ چرا دوست شما اینقدر نگران و درگیر پول است؟ چرا کسی در کنار دوستان ثروتمند خود حسادت میکند و خجالتزده میشود؟ چرا او سعی دارد این واقعیت را پنهان کند که در فقر بزرگ شده است؟ چرا عیسی بیش از هر چیز دیگری دربارۀ این موضوع سخن میگوید؟ چرا پول اینقدر موضوع مهمی است؟ چرا برخی از ما هرگز راضی نمیشویم، با اینکه پول زیادی داریم و چرا برخی از ما به کم قانع هستیم؟
پاسخ تمام این پرسشها “هویت” است. بهطور کلی درام هویت، اغلب روی صحنۀ پول به نمایش درمیآید. من و شما با چگونگی مصرف پول نشان میدهیم که فکر میکنیم چه کسی هستیم. پس من از شما میخواهم بر اساس کتاب مقدس در مورد هویت خودتان فکر کنید تا وقتی پای پول در میان است، بتوانید درست زندگی کنید.
۶ پرسش دربارۀ پول
پرسش: کتاب مقدس در مورد کدام یک از خطرات پول هشدار میدهد؟
پاسخ: پول یا به شما برکت میدهد یا لعنت. پول، ابزاری در دستان خدای فیض و یا راه ورود به چیزهای بد و خطرناک است. درست مانند دو روی سکه، پول نیز دو جنبۀ معنوی دارد. هر طرف آن، شما را به سوی خود دعوت میکند. هر طرف یک دیدگاه و وعده عرضه میکند. هر طرف آن نهتنها میخواهد پول پسانداز کنید، بلکه وفاداری قلب شما را نیز میخواهد. جدال میان این دو رویِ سکه، قلب هر کسی را به مصاف با ابدیت میبرد. پول خطر است. پول برکت است. برای شما پول چیست؟ در زندگی روزمرۀ شما هر جایی که لاستیک با جاده برخورد کند؛ آیا باید فقط یکبار به این پرسش پاسخ دهید؟ خیر، شما مجبورید بارها و بارها به این پرسش پاسخ دهید و به مصاف وعدهها و حقایق کاذب بروید؛ هر صدایی به شما میگوید با پولی که در دست دارید، چه کنید.
خداوند اغلب در مورد این مسائل صحبت کرده، زیرا بهخوبی از قدرت و اهمیت پول آگاه است. او میداند این جدال قلبی چه اهمیتی دارد. میداند ما بهآسانی فریب میخوریم. هر کجا صحبت از پول است، او میداند که چقدر سریع ما میتوانیم راه خود را گم کنیم. او میداند ما آمادگی دل بستن به پول را داریم. اگر به خداوندمان گوش فرا دهیم، میدانیم به این گفتوگو نیاز داریم.
بنابراین مهم نیست چقدر پول دارید، با پول فقط در مسیر خطر یا برکت گام برمیدارید. مسیری که طی میکنید، مسائل بسیار مهم زندگی شما را شکل میدهد. گام برداشتن در مسیر برکت، چیزی بیشتر از علم الهیات خوب و آگاهی از فرامین و اصول کتاب مقدس لازم دارد و این فیض قدرتمند و نجاتبخش را میطلبد.
۶ پرسش دربارۀ پول
پرسش: راه درست استفاده از ثروت چیست و چگونه میتوان درست به آن اندیشید؟
پاسخ: یعقوب این را بهخوبی شرح میدهد: «هر بخشش نیکو و هر عطای کامل از بالاست، نازلشده از پدر نورها که در او نه تغییری است نه سایهای ناشی از دگرگونی» (یعقوب ۱۷:۱). اگر برای یک لحظه به خود اجازه دهید با فرهنگ مَنیتگرایی و مادیگرایی، منطقی فکر کنید؛ خواهید فهمید که آنچه یعقوب میگوید را میتوان با تجربه تأیید و اثبات کرد. اگر پول کافی دارید تا نیازهای خود را رفع کنید، به هیچ وجه نمیتوانید تمام شرایط، موقعیتها و روابط لازم برای در اختیار داشتن آن پول را کنترل کرده باشید. ممکن است اعتراض کنید: «اما پل، من رفتم و شغلم را پیدا کردم و هر روز سخت کار کردهام». بله اما شما موهبتهای طبیعی که برای واجد شرایط بودن و انجام کار شما لازم است را به وجود نیاوردید. بیشک شما شرایط اقتصادی لازم برای کسب شغل را ایجاد نکردید و به یقین ربطی هم به تصمیمگیری کسی که شما را استخدام کرده، نداشته است.
اگر فروتنانه و درست فکر کنیم، متوجه میشویم هر چیز خوبی در زندگی، نتیجۀ لطف کسی است که تمام جزئیات را تحت کنترل دارد و با چیزهایی به ما برکت داده است که نمیتوانستیم به دست آوریم یا سزاوار آنها نبودیم. پول میتواند به عنوان شاهد دیگری از فیض در قلب ما باشد، فیض به حدی نوازشگر و صادق است که ما میتوانیم برکات آن را حتی در بدترین روزهایمان تجربه کنیم. قرار است پول همچون تیری به سوی نیکی و وفاداری خدا نشانه برود.
حتی وقتی پول کمی در اختیار داریم، باید یادمان باشد به کسی بزرگتر از خودمان وابسته هستیم و چقدر باید شکرگزار باشیم که در چنین شرایطی تنها نیستیم.
۶ پرسش دربارۀ پول
پرسش: رابطۀ ما با پول چه چیزی را دربارۀ ما نشان میدهد؟
پاسخ: وقتی پول اضافی دارید، رویای خرید چه چیزی را میبینید؟ اگر پول خود را صرف اهداف و لذتهای خود کنید، بیشتر خوشحال میشوید یا اگر آن را برای اهداف خدا و کار پادشاهی او تقدیم کنید؟ آیا گرفتن آسانتر است یا دادن؟ آیا به کسی که کنار شماست و منابعی در اختیار دارد که شما ندارید، حسادت میکنید؟ آیا قصد دارید بیشتر از آنچه که باید خرج کنید، در حالی که به خودتان میگویید اگر میتوانستید، بیشتر میبخشیدید؟ آیا سطح رضایت شما با مقدار پولی که در کیف دارید، بالا و پایین میشود؟ آیا میتوانید بابت آنچه به شما داده شده است شادمانی کنید، در حالی که بدون دلسوزی از کنار کسی که محتاجتر از شماست میگذرید؟ آیا آمادگی و تمایل دارید به سرعت بذل و بخشش کنید؟ آیا در پی آن هستید که نیاز خود را با منابعی که واقعا نیاز ندارید، رفع کنید؟ آیا از بخشش خوشحال میشوید حتی زمانی که منابع زیادی در اختیار ندارید؟
پول دریچهای رو به چیزی است که واقعا برای ما مهم است. پول نشانگر این واقعیت است که در این سوی ابدیت بهسختی میتوان به این باور قلبی رسید که آنچه خدا میگوید، واقعا مهم است. قلبهای هر یک از ما بهطور خطرناکی تمایل دارند به همه چیز فراتر از اهمیت واقعی آنها بها بدهند و آنها چیزهایی هستند که به افکار، تمایلات و وفاداری قلب ما فرمان میدهند. اگر نگاه فروتنانه دارید، اشتیاق شما به پول و استفاده از آن به شما کمک میکند تا ببینید چه چیزی برای حاکمیت بر قلب شما مبارزه میکند.
نویسنده: پُل دیوید تریپ