۶ پرسش دربارۀ ترس از خدا
۶ پرسش دربارۀ ترس از خدا
پرسش: آیا ترس چیز خوبی است یا بد؟
پاسخ: بیشتر اوقات کتاب مقدس بهروشنی ترس را چیز بدی میبیند که مسیح برای نجات ما از آن آمد. یوحنای رسول مینویسد: «در محبتْ ترس نیست، بلکه محبتِ کامل ترس را بیرون میراند؛ زیرا ترس از مکافات سرچشمه میگیرد و کسی که میترسد، در محبت به کمال نرسیده است».
از یکسو به ما گفته شده است مسیح ما را از ترس رها میسازد و از سوی دیگر باید از خدا بترسیم (نه کمتر از او). این باعث میشود احساس ناامیدی کنیم و آرزو داشته باشیم ای کاش ترس از خدا در کتاب مقدس اینقدر برجسته و مهم جلوه داده نمیشد. ما به حد کافی ترس داریم و ظرفیت ما همینقدر است، خیلی ممنون. ترس از خدا منفی به نظر میرسد و گویی هیچ ربطی به محبت و فیض خدا که در انجیل میبینیم، ندارد. چرا باید از چنین خدایی که سزاوار عشق است، بترسیم؟
به نظر من باید از این دوگانگی مبنیبر این که انجیل، ما را هم از ترس آزاد میکند و هم ترس را به ما میدهد، شادمان باشیم. ما را از ترسهای فلجکننده آزاد میسازد و به جای آن لذتبخشترین، شادیآورترین و شگفتانگیزترین ترس را به ما میدهد. من مایل هستم عبارت غالبا نامعمول “ترس از خدا” را روشن سازم تا از طریق کتاب مقدس نشان دهم برای مسیحیان، واقعا به مفهوم ترس از خدا نیست.
پرسش: چرا امروزه فرهنگ ترس اینقدر پر رنگ است؟
پاسخ: با از دست دادن خدا به عنوان موضوع صحیح ترس سالم، به ناچار فرهنگ ما از ناشناختهها عصبیتر و مضطربتر میشود، در واقع نسبت به همه چیز و همه کس نگران میشود. بدون مراقبت پدرانه و مهربانانۀ خدا که بر طبق مشیت اوست، ما از تغییرات اخلاقی و واقعیتها به کلی نامطمئن هستیم. با جدا کردن خدا از فرهنگ خود، سایر نگرانیهای ما از سلامت شخصی گرفته تا سلامت سیارۀ زمین، به اولویتهای الهی در ذهن ما تبدیل میشوند. چیزهای خوب به بتهای ظالم و بیرحم تبدیل میگردند؛ بنابراین احساس میکنیم درمانده شدهایم. جامعه دیگر لنگری ندارد و در تمام نگرانیها غرق میشود.
۶ پرسش دربارۀ ترس از خدا
پرسش: آیا ترس میتواند گناه باشد؟
پاسخ: ترس از خدا، همان ترسی است که یعقوب مطرح میسازد، ترسی که دیوها داشتند وقتی ایمان آوردند و از آن بر خود لرزیدند (یعقوب ۱۹:۲). ترسی است که موسی میخواست در بیابان سینا از قوم اسرائیل بیرون براند. ترسی است که آدم، وقتی اولینبار گناه کرد، احساس نمود و خودش را از خدا مخفی کرد (پیدایش ۱۰:۳). آدم، اولین کسی بود که ترس را تجربه کرد و واکنش او در آن لحظه ماهیت ترس را به ما نشان میدهد، ترس گناهآلود، شما را از خدا دور میکند. این همان ترسی است که غیر ایماندار و کافر دارد؛ کسی که از خدا بیزار است و دلش مدام علیه خدا شورش میکند، از این که به عنوان گناهکار شناخته شود میترسد و در نتیجه از خدا میگریزد.
این همان ترسی است که با محبت خدا مغایرت دارد. این همان ترسی است که ریشه در قلب گناهکار دارد. ترس از خدا، مخالفت و عقب نشینی، شک و تردید را ایجاد میکند که عدم ایمان را توجیه میکند.
پرسش: آیا ترس از خدا تصوری سرسختانه یا مالیخولیایی است؟
پاسخ: ترس درست از خدا وجه تاریک و حزنانگیزتر شادی صحیح در خدا نیست. بین این ترس و شادی، تضادی وجود ندارد. به عبارت دقیقتر، این ترس وحشتناک از خدا روشی برای بیان شدت شادی مقدسین در خداست. به بیان دیگر موضوع ترس از خدا بر اساس کتاب مقدس، به ما کمک میکند تا لذت مناسب و درخور ایمانداران را درک کنیم. قرار نیست اشتیاق ما به خدا و شادی در او کم باشد. از آنجایی که محبت ما به خدا محبتی سرشار از شگفتی است، شادی ما در خدا نیز در خالصترین حالت خود، سرشار از شگفتی و ترس است (بله لذتی توأم با ترس). زیرا حذف شادی ما نیز بسیار شگفتآور و همراه با ترس و لرز است. ما آفریده شدیم تا در برابر خدا شادی کنیم و ترس داشته باشیم، او را به اندازهای که شایستۀ اوست دوست داشته و از او لذت ببریم.
پرسش: آیا در جهنم، ترس وجود خواهد داشت؟
پاسخ: جهنم (سرنوشت ابدی کافران)، مکانی ترسناک و رعبآور خواهد بود. مرگ، “پادشاه وحشت” است (ایوب ۱۴:۱۸) و جهنم، مکان مرگ ابدی است. این جمع نهایی تمام ترسهای گناه است که وحشت همراه با تقدس در آن هست. مانند شیاطینی که ایمان دارند و از ترس بر خود میلرزند (یعقوب ۱۹:۲)، ساکنین آنجا نیز از خدا و نور درخشان جلال او متنفر خواهند بود. در برابر او، «هر دلی گداخته خواهد شد و همۀ دستها سست خواهد گردید و هر جانی بیهوش خواهد گشت و همۀ زانوان مانند آبْ لرزان خواهد شد» (حزقیال ۷:۲۱). درست همانطور که پادشاهان زمینی خطاب به کوهها و صخرهها میگویند: «بر ما فرود آیید و ما را از روی آن تختنشین و از خشم بره فرو پوشانید» (مکاشفه ۱۶:۶). بنابراین تا مدتها در جهنم پنهان خواهند شد. «افتادن به دستهای خدای زنده چیزی هولناک است» (عبرانیان ۳۱:۱۰) و همه در جهنم چنین خواهند کرد، اما بدون آن که به سوی او بازگردند. آنها شبیه گناهکارانی وحشتزده در صهیون خواهند بود که اشعیا توصیف میکند: «لرزه بر تن منافقان افتاده است، کیست از ما که بتواند در آتشِ سوزاننده منزل گزیند؟ و کیست از ما که بتواند در آتشگاه جاودانی ساکن شود»؟ (اشعیا ۱۴:۳۳).
گناه، اولینبار دنیا را تبدیل به مکانی مملو از ترس کرد و جهنم اوج آن است؛ مکانی که در آن ترسهای تسکینناپذیر و گناهآلود به اوج میرسند.
۶ پرسش دربارۀ ترس از خدا
پرسش: آیا در بهشت، ترس وجود خواهد داشت؟
پاسخ: در سال ۱۷۳۸، جاناتان اِدواردز مجموعه موعظههایی دربارۀ اول قرنتیان ۱۳ ایراد کرد، مجموعهای که با این جمله به پایان رساند: «بهشت، دنیای محبت است» و همچنین او بیان کرده بود که بهشت، دنیای ترس است؛ زیرا در محبتی که او توصیف کرد، لذت و شگفتی خلسهوار ترسناکی وجود دارد. او گفت: «مقدسین در آنجا شبیه شعلههای محبت خواهند بود». هرچه جهنم، مجرای ترسناک تمام ترسهای گناهآلود است؛ بهشت، پردیس ترسهای نامحدود، حداکثری و دلپذیر فرزندان خداست.
درست هماکنون بهشت، خانۀ این ترس شادیآور است. «ستونهای آسمان میلرزد» (ایوب ۱۱:۲۶). چرا؟ زیرا مکان ترس است. «خدا در شورای قُدسیان بینهایت مَهیب است؛ و از او میباید ترسید، بیش از همۀ آنان که گرداگرد اویند» (مزمور ۷:۸۹).
قُدسیان در ترس از او شادمان هستند، زیرا او را آشکارا میبینند. آنها در برابر او به عنوان خالق، از ترس بر خود میلرزند.
«بر خروش دریا فرمان میرانی، و چون امواجش برخیزند، آنها را فرو مینشانی. رَهَب را چون لاشهای فرو کوفتی و به بازوی نیرومند خویش دشمنانت را پراکنده ساختی. آسمان از آن توست و زمین نیز از آن تو. جهان را، و هر چه را که در آن است، تو بنیان نهادی» (مزامیر ۹:۸۹-۱۱).
نویسنده: مایکل ریوِز