۶ پرسش دربارۀ کتاب ایوب
این مقاله را گوش کنید
۶ پرسش دربارۀ کتاب ایوب
پرسش: آیا کتاب ایوب دربارۀ رنج است؟
پاسخ: شروع با چنین پرسشی احمقانه به نظر میرسد. بسیاری از افراد خواهند گفت: «البته که کتاب ایوب دربارۀ رنج است. کاملا روشن است». کتابها و مقالات، همچنین تحقیقات کتاب مقدس و مباحث فراوانی بر این فرض هستند که این دلیل مطالعۀ این کتاب میباشد: ما امیدواریم چیزی دربارۀ اندوه و رنج بشر و روش مقابله با آن یاد بگیریم.
اما به این روشنی نیست. مطمئن باشید رنج زیادی در این کتاب نهفته است. تقریبا در تکتک آیات آن درد و یا اشارهای به اندوه وجود دارد. مطالعۀ این کتاب بسیار دردناک است. اما این که بگوییم شامل رنج است با این که بگوییم اساسا دربارۀ رنج است، بسیار متفاوت است. شخصیت اصلی آن، ایوب را نمیتوان همسان با هر انسانی دانست. خیر، او در کل کسی است «بیعیب و صالح که از خدا میترسد و از بدی اجتناب میکند» (ایوب ۱:۱). راوی در همان آیات اول این را به ما میگوید و خدا نیز دو بار دیگر این را تکرار میکند (ایوب ۳:۲؛۸:۱). در واقع میخواهد بگوید ایوب ایمانداری است که با وجدان بیدار زندگی را سپری میکند. کتاب ایوب، همانطور که عنوان کتاب اولینبار مرا به مطالعه ایوب کشاند، به نحوۀ رفتار خدا با دوستان او اشاره میکند. در مورد کشمکشهای یک ایماندار رنجدیده و در عین حال بیگناه است. البته کتاب ایوب فراتر از این موضوعات است و بهطور قطع، صرفا دربارۀ رنج انسانی بهطور کلی نیست، هر چند که ممکن است چنین آرزویی داشته باشیم.
۶ پرسش دربارۀ کتاب ایوب
پرسش: چه برداشتی از آرامشدهندهها و تسلیدهندههای ایوب داریم؟
پاسخ: ۹ باب از ۴۱ باب کتاب ایوب حاوی ۸ سخنرانی از دهان سه دوست ایوب است که به اصطلاح او را تسلی میدهند (گر چه آرامش درونی به او نمیدهند). این سه نفر از همان ابتدا قصد داشتند او را تسلی دهند (ایوب ۱۱:۲-۱۳). آنها به نوبت صحبت میکنند و حرفهای زیادی میزنند. بیشتر صحبتهای آنها منطقی به نظر میرسند. برای مثال، اِلیفاز میگوید: «خدا تدبیرهای حیلهگران را عقیم میگذارد … حکیمان را به ترفند خودشان گرفتار میسازد» (ایوب ۱۲:۵-۱۳). این بسیار شبیه چیزی است که پولس در اول قرنتیان ۱۹:۱ میگوید (گر چه ممکن است پولس از اشعیا ۱۴:۲۹ نقل قول کرده باشد).
اما در انتهای کتاب، خدا میگوید آنها بهدرستی دربارۀ او سخن نگفتهاند (ایوب ۷:۴۲). بنابراین خدا بهطور ضمنی میگوید ما نمیتوانیم کاملا به آنها اعتماد کنیم. حکم کلی بر سخنان آنها اساسا یک رد شدن بزرگ از سوی خداست. وقتی صحبتهای آنها را میخوانیم باید به دقت دربارۀ آنها بیندیشیم.
گاهی چیزهایی میگویند که درست هستند اما مناسب حال ایوب نیستند. آنها او را متهم میکنند که یک گناهکار نابخشودنی است، اما چنین نیست. مهمتر از آن در تفکر آنها جایی برای رنج بیگناهان وجود ندارد (مثل ایوب ۷:۴). به این معنی که در نهایت هیچ جایگاهی برای صلیب مسیح در الهیات آنها وجود ندارد. سیستم آنها بسیار ساده است: «هر چیز خوبی برای خوبان و هر چیز بدی برای بدها اتفاق میافتد، همین و بس». اما همانطور که داستان کتاب مقدس روشن میکند، در این عصر چنین نیست.
۶ پرسش دربارۀ کتاب ایوب
پرسش: آیا ایوب سزاوار رنجهایش هست؟
پاسخ: تسلیدهندگان او قطعا تصور میکردند او سزاوار رنج است (ایوب ۵:۲۲). آنها به این نتیجه رسیدند که چون رنج میکشد، حتما تاوان گناهان پنهان خود را میدهد؛ همانطور که افراد معاصر عیسی گمان میکردند هر کسی کور متولد میشود حتما گناهی کرده است یا والدین او مرتکب گناهی شدهاند (یوحنا ۲:۹). اما واقعیت محکمی که سه بار بیان شده است و میگوید او بیعیب و صالح است، از خدا میترسد و از بدی اجتناب میکند (ایوب ۸،۱:۱؛ ۳:۲)، بر خلاف این گفته است. او بهخاطر گناه نابخشودنی مجازات نشد، او واقعا به این دلیل مجازات نشد. خیر، او سزاوار رنجهایش نبود.
با تمام اینها ایوب گناه میکند. او رنج نمیکشد چون گناه کرده است، بلکه چون رنج میکشد، مرتکب گناه میشود. او چیزی را دربارۀ خدا میگوید که نباید بگوید (ایوب ۲۳:۹ او میگوید خدا بر فلاکت گناهکاران ریشخند میزند). کاملا بدیهی است در پایان کتاب جایی که خدا دو بار او را بهخاطر حرفهای نادرست و بدون فکرش سرزنش میکند (۲:۳۸ و ۲:۴۰) بنابراین در اینجا تناقضی هست؛ او بر خلاف دوستانش دربارۀ خدا درست صحبت میکند (۷:۴۲) و با این وجود لازم است از برخی حرفهایی که زده است توبه کند (۲:۴۲-۶).
وقتی این کتاب را میخوانیم باید این حقایق را کنار هم بگذاریم. خیر، ایوب سزاوار رنجی که میکشد نیست، او در حقیقت رنجدیدۀ بیگناه است (و نکتۀ مهم این کتاب همین است). اما باید از چیزهایی که گفته است، توبه کند.
۶ پرسش دربارۀ کتاب ایوب
پرسش: چرا کتاب ایوب اینقدر طولانی است؟
پاسخ: هر کسی که کتاب ایوب را در برنامۀ مطالعۀ کتاب مقدس خوانده است، از این موضوع تعجب میکند. در بابهای ۱ و ۲ ایوب، همه چیز سریع و با شدت اتفاق میافتند. شاید همۀ آن را متوجه نشوم، اما غمگین میشوم و توجه من به دو سخنرانی عالی و مهم خداوند (بابهای ۳۸ تا ۴۱) و نتیجۀ واضح و شگفتآور آن (ایوب ۴۲) جلب میشود. دقیقا همینطور است. صفحات کتاب پر از سخنرانیهایی است که در اولین خواندن، کاملا شبیه به هم به نظر میرسند و درک آنها قطعا آسان نیست.
چرا؟ چرا چکیدهای از کتاب طولانی و کسلکنندۀ ایوب تهیه نشده است؟ زیرا این کتاب به همان اندازهای است که خدا لازم دانسته است. من و شما اگر واقعا میخواهیم با مسائل انبوه کتاب درگیر شویم، به زمان و مکان و همچنین به چالش آرام شنیدن تعداد فراوان کلمات و دست و پنجه نرم کردن با آنها نیاز داریم. شما نمیتوانید این کتاب را فقط در یک توییت خلاصه کنید. شما به زمان نیاز دارید تا صفحات شعر بتوانند نهتنها ذهن، بلکه احساساتتان را درگیر این مسائل دشوار و دردناک کنند. شما باید آمادگی درگیر شدن با تناقض، ظرافت و تلاطم احساسات شدید را داشته باشید. به همین دلیل این کتاب اینقدر طولانی است.
۶ پرسش دربارۀ کتاب ایوب
پرسش: لِویاتان چه کسی یا چه چیزی است؟
پاسخ: در ایوب ۴۱ از هیولای مهیب، ترسناک و وحشتناکی به نام لِویاتان صحبت میشود. او کیست؟ زمانی مردم عادت داشتند لِویاتان (و موجود ترسناک مشابهی به نام بِهیموت در ایوب ۴۰) را با موجوداتی مانند نهنگ، اسب آبی یا کروکودیل مقایسه کنند.
البته ویژگیهایی که برای توصیف آن به کار میبردند، با آنها فرق داشتند. اما همۀ باورها بر این بود که این دو موجود در سخنرانی دوم خدا واقعا دو مورد اضافی در لیست موجودات عجیبالخلقهای هستند که خدا در سخنرانی اول خود نام برده است (ایوب ۳۹). این موضوع بسیار مهمی است. زیرا لِویاتان اوج دو سخنرانی خداست. ایوب بلافاصله بعد از لِویاتان از تمام حرفهای اشتباه خود توبه میکند (ایوب ۱:۴۲-۶). گر چه ممکن است لِویاتان موجودی باشد که بتوان در باغ وحش هم یافت، اما به دلایل خوبی میتوان تصور کرد لِویاتان روش واضحی برای صحبت دربارۀ شیطان است که چنین نقش پر رنگی در ایوب ۱ و ۲ دارد. در ایوب ۳، به نظر میرسد لِویاتان قادر است یک روز را از روزهای سال پاک کند (ایوب ۸:۳) که برای یک کروکودیل کار دشواری است (منظور این است که این توانایی خارقالعاده با شخصیت و قدرت شیطانی سازگارتر است که بر جهان و سرنوشت انسانها تاثیر میگذارد). در جاهای دیگری از عهد عتیق، لِویاتان موجودی هیولا مانند توصیف شده که دارای نیروهای ماوراءالطبیعه است و تنها خدا قادر به نابودی اوست (اشعیا ۱:۲۷). در کتاب مکاشفه زبان سخن مار در باغ عدن در پیدایش ۳، با زبان سخن اژدها مرتبط است و با شیطان یا ابلیس یکی پنداشته میشود (مکاشفه ۹:۱۲). بنابراین ممکن است لِویاتان شیطان باشد. وقتی ایوب متوجه میشود خدا میتواند لِویاتان را رام کند، بالاخره به این پی میبرد که خدا هر کاری میتواند انجام دهد (ایوب ۲:۴۲) (شاید بِهیموت بیانگر شخصیت مرگ باشد، اما این موضوع چندان قطعی نیست).
۶ پرسش دربارۀ کتاب ایوب
پرسش: آیا در کتاب ایوب امیدی وجود دارد؟
پاسخ: بله! تأکید میکنم بله! زیرا رنجهای او پیشدرآمد رنجهای عیسی، آن رنجدیدۀ کاملا بیگناه است. درست مانند رنجهای ذکر شده در مزامیر، بارها و بارها در ایوب نیز صداهایی میشنویم که بعدها در مصائب مسیح معنا پیدا میکنند. صلیب مسیح تحقق تلاشهای ایوب است. مسیح مردی بیعیب و صالح است که از خدا میترسد و از بدیهای هر روزۀ زندگیاش دوری میورزد. مسیح کسی است که اندوه و درد عظیم را بهخاطر ما متحمل میشود.
در پایان کتاب، ایوب بهطور شگفتانگیزی جان تازهای میگیرد و این تصویری از چیزی است که در هنگام بازگشت عیسی اتفاق خواهد افتاد. تا آن زمان قرار است همراه با مسیح رنج بکشیم، پابهپای ایوب راه برویم، اندوهی را تجربه کنیم که سزاوار آن نیستیم. درست مانند ایوب، گناهان ما بخشیده شدهاند. مانند او از ما نیز خواسته شده است صبوری کنیم، امید داشته باشیم، اعتماد و دعا کنیم و مطمئن باشیم «در جسم خود خدا را خواهیم دید» (ایوب ۲۶:۱۹)؛ کاری که عیسی در اولین روز “عید پاک” (easter day) انجام داد. کتاب ایوب دربارۀ رنجهایی که در مقابل شاگردان عیسی قرار داده میشوند، کاملا واقعگرایانه است و بهدلیل رستاخیز عیسی مسیح سرشار از امیدی با شکوه است.
نویسنده: کریستوفر اَش