تنها جرم او پیروی از کتاب مقدس بود

تنها جرم او پیروی از کتاب مقدس بود
ویلیام تیندِل (۱۴۹۴–۱۵۳۶)
۶ آپریل ۲۰۲۰
استیفان وان[۱] تاجری انگلیسی بود که توسط توماس کراموِل[۲]، مشاور پادشاه، مامور شد تا ویلیام تیندِل[۳] را پیدا کند و به او اطلاع دهد که پادشاه هنری هشتم از او میخواهد از مخفی شدن در قارۀ اروپا دست بکشد و به انگلستان بازگردد. در نامهای از طرف وان به کراموِل به تاریخ ۱۹ ژوئن ۱۵۳۱، این کلمات ساده را در مورد تیندِل نوشت: «او را همیشه در حال نواختن یک نت مییابم» (دیوید دانیل[۴]، ویلیام تیندِل: زندگینامه، ۲۱۷). آن یک نت این بود: «آیا پادشاه انگلستان به طور رسمی تاییدیۀ یک کتاب مقدس بومی برای همۀ رعایای انگلیسی خود را خواهد داد؟ اگر نه، تیندِل به انگلستان باز نخواهد گشت. اگر آری، تیندِل خود را به پادشاه تسلیم کرده و هرگز کتاب دیگری نخواهد نوشت.»
این، محرک اصلی زندگی او بود: دیدن کتاب مقدس ترجمهشده از یونانی و عبری به انگلیسی ساده که برای مطالعۀ تمامی افراد در انگلستان در دسترس باشد.
تنها جرم او پیروی از کتاب مقدس بود
به هر قیمتی
هنری هشتم از تیندِل به خاطر اعتقاد و ترویج آموزههای اصلاحطلبی مارتین لوتر عصبانی بود. بهویژه، او به خاطر کتاب تیندِل به نام «پاسخ به سر توماس مور» عصبانی بود. توماس مور[۵] صدراعظم وقت بود که به هنری هشتم کمک کرد تا رد کردن لوتر را به نام «دفاع از هفت آیین مقدس» بنویسد. مور کاملا یک کاتولیک رومی و بهشدت ضد اصلاحات، ضد لوتر و ضد تیندِل بود. بنابراین تیندِل مورد انتقاد شدید مور قرار گرفته بود.
اما با وجود این خشم شدید علیه تیندِل، پیام پادشاه به تیندِل که توسط وان ارسال شد، مبتنی بر مهربانی بود: «اعلیحضرت پادشاه… تمایل به رحمت، ترحم و شفقت دارد» (ویلیام تیندِل، ۲۱۶). تیندِل ۳۷ ساله با شنیدن این پیشنهاد مهربانانه به گریه افتاد. او هفت سال دور از وطن و در تبعید بود. اما سپس بار دیگر «تنها پرسش» خود را مطرح کرد: «آیا پادشاه، کتاب مقدسی که از زبانهای اصلی به زبان انگلیسی بومی ترجمه شده باشد را تایید میکند؟»
شاه نپذیرفت و تیندِل دیگر هرگز به وطن خود بازنگشت. در عوض، اگر پادشاه و کلیسای کاتولیک روم، کتاب مقدس چاپشدهای به زبان انگلیسی برای مردم عادی تهیه نکنند، تیندِل این کار را میکند، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود؛ چنانچه پنج سال بعد این امر مهم را انجام داد.
تنها جرم او پیروی از کتاب مقدس بود

حتی پسر یک مزرعهدار نیز با کتاب مقدس آشنا خواهد شد
در سال ۱۵۲۲، هنگامی که تیندِل ۲۸ ساله بود، به عنوان معلم در خانۀ جان والش[۶] در گلاستِشِر[۷] انگلستان خدمت میکرد و بیشتر وقت خود را صرف مطالعۀ عهد جدید یونانی اِراسموس مینمود که شش سال پیش چاپ شده بود.
ما باید در اینجا مکث کنیم و توضیح دهیم که این عهد جدید یونانی چه اتفاق بزرگی در تاریخ بوده است. دیوید دانیل، بزرگی این رویداد را اینگونه شرح میدهد:
این اولین باری بود که عهد جدید یونانی چاپ میشد. اغراق نیست اگر بگوییم این رویداد تمام اروپا را به آتش کشید. لوتر آن را در سال ۱۵۲۲ به نسخۀ آلمانی معروف خود ترجمه کرد. در عرض چند سال ترجمههایی از یونانی به اکثر زبانهای محلی اروپایی پدیدار شد. این ترجمهها اساس واقعی اصلاحات مردمی بودند. (تیندِل، نوشتههای منتخب، ۹)
ویلیام تیندِل هر روز به عنوان یک کشیش کاتولیک، این حقایق اصلاحات را بهوضوح در عهد جدید یونانی میدید. او به طور فزایندهای خود را در خانۀ کاتولیکی جان والش مظنون احساس میکرد. افراد تحصیلکرده برای شام به آنجا میآمدند و تیندِل دربارۀ چیزهایی که در عهد جدید میدید صحبت میکرد. جان فاکس به ما میگوید که یک روز محققی کاتولیک با عصبانیت در هنگام صرف شام به تیندِل گفت: «حتی اگر شریعت خدا را نداشته باشیم، بهتر از این است که شریعت پاپ را نداشته باشیم.»
در پاسخ، تیندِل سخنان معروف خود را گفت: «من از پاپ و تمامی قوانین او سرپیچی میکنم… اگر خدا سالهای زیادی به عمرم اضافه کند کاری خواهم کرد پسری که در مزرعه با گاوآهن کار میکند، بیشتر از تو کتاب مقدس را بشناسد» (ویلیام تیندِل، ۷۹).
تنها جرم او پیروی از کتاب مقدس بود
اوج فعالیتها
چهار سال بعد، تیندِل ترجمۀ انگلیسی عهد جدید یونانی را در وُرمز[۸] آلمان به پایان رساند و شروع به ارسال پنهانی آن به انگلستان در میان عدلهای پارچه کرد. او در گلاستِشِر، شهرستانی که مرکز نساجی است بزرگ شده بود، و اکنون میبینیم که آن چرخش تدبیر الهی به چه کاری میآمد. تا اکتبر ۱۵۲۶، این کتاب توسط اسقف تونستال[۹] در لندن ممنوع شد، اما تیراژ چاپ آن حداقل سه هزار نسخه بود و کتابها به دست مردم میرسید. در طول هشت سال آینده، پنج نسخۀ غیرقانونی دیگر نیز چاپ شد.
در سال ۱۵۳۴ تیندِل، عهد جدید تجدید نظر شده را منتشر کرد؛ در حالی که زبان عبری را به احتمال زیاد در آلمان آموخته بود، که به او کمک کرد تا ارتباط بین عهد عتیق و عهد جدید را بهتر درک کند. دیوید دانیل، زندگینامهنویس، این عهد جدید ۱۵۳۴ را «شکوه کار زندگی او» مینامد (ویلیام تیندِل، ۳۱۶). اگر تیندِل «همیشه یک نُت را میخواند»، این نقطۀ اوج آهنگ زندگی او بود: عهد جدیدِ تمامشده و پالایششده به زبان انگلیسی.

انجیل رهاییبخش
آنچه که تیندِل را به خواندن «یک نُت» در تمام عمرش برانگیخت، این اعتقاد محکم بود که تمام انسانها در اسارت گناه، کور، مرده، ملعون و درمانده بودند و اینکه خدا به وسیلۀ مسیح عمل کرده بود تا نجات را از طریق فیض به واسطۀ ایمان فراهم کند. این چیزی بود که در متون کتاب مقدس لاتین و نظام توبه و شایستگی کلیسا پنهان مانده بود. کتاب مقدس باید به خاطر خبر خوش رهاییبخش و حیاتبخش ترجمه میشد.
تیندِل میگفت که تنها یک امید برای رهایی ما از بندهای گناه و محکومیت ابدی وجود دارد: «هیچ موجودی نمیتواند بندها را بگشاید، جز خون مسیح» (منتخب نوشتهها، ۴۰).
از طریق فیض… ما از آدم، منشأ همۀ شرارتها بیرون کشیده شده و در مسیح، ریشۀ تمام نیکیها، پیوند زده شدهایم. در مسیح، خدا، ما برگزیدگان و منتخبان خود را، قبل از آغاز جهان محبت نمود، برگزید و ما را برای شناخت پسرش و انجیل مقدسش محفوظ داشت؛ و هنگامی که انجیل بر ما موعظه میشود، قلبهای ما را میگشاید و به ما فیضی عطا میکند تا ایمان بیاوریم. و روح مسیح را در درون ما قرار میدهد و ما او را به عنوان پدر مهربان خود میشناسیم و از شریعت خشنود هستیم و در دل خود آن را دوست داریم و آرزوی انجام آن را داریم، و از اینکه نمیتوانیم آن را انجام دهیم، غمگین میشویم. (منتخب نوشتهها، ۳۷)
این، پاسخ به این پرسش است که چگونه ویلیام تیندِل توانست کارش را در ترجمۀ عهد جدید و نوشتن کتابهایش که انگلستان را با ایمان اصلاحشده به آتش کشید، به انجام رسانَد. او مانند ماهرترین هنرمند در حرفۀ ترجمه، با دقت و جدیت کار میکرد و با جان و دل مشتاق و علاقهمند به اصول و حقایق بنیادی آموزههای انجیل فیض حاکم بود.
انسان گم شده است، از نظر روحانی مرده و محکوم است. خدا حاکم است، مسیح کافی است. ایمان همه چیز است. برای تیندِل، ترجمه و حقیقت کتاب مقدس از یکدیگر جداییناپذیر بودند، و در نهایت این حقیقت بود – بهویژه حقیقت پارساشمردگی تنها از طریق ایمان – که بریتانیا را با آتش اصلاحات شعلهور نمود و سپس حکم اعدام را برای این مترجم کتاب مقدس به همراه آورد.
تنها جرم او پیروی از کتاب مقدس بود

برای کتاب مقدس سوزانده شد
امروزه برای ما تقریبا قابل درک نیست که چرا و چگونه کلیسای کاتولیک روم با ترجمۀ کتاب مقدس به انگلیسی مخالفت میکرد. تیندِل که در سال ۱۵۲۴ از لندن به قارۀ اروپا گریخت، شاهد موج فزایندهای از آزار و شکنجه بود و با تمام وجود از دیدن جوانانی که با خواندن ترجمۀ کتاب مقدس او و کتابهایش به مسیح ایمان آورده و زنده زنده سوزانده شده بودند، رنج میبرد.
نزدیکترین دوست او، جان فریت[۱۰]، در لندن دستگیر و توسط توماس مور محاکمه شد و در ۴ جولای ۱۵۳۱ در سن ۲۸ سالگی زنده زنده سوزانده شد. به ریچارد بِیفیلد[۱۱] رهبر کشتیهایی که کتابهای تیندِل را به انگلستان میبردند خیانت شد و دستگیرش کردند و مور در ۴ دسامبر ۱۵۳۱ نوشت که بِیفیلد «راهب و بیدین (بهخوبی و شایستگی) در اسمیتفِلد[۱۲] سوزانده شد» (برایان مویناهان[۱۳]، پرفروشترین کتاب خدا، ۲۶۰).
سه هفته بعد، جان توکسبری[۱۴] نیز به همان سرنوشت دچار شد. او با خواندن تمثیل «مامون شریر» نوشتۀ تیندِل که از پارساشمردگی تنها به واسطۀ ایمان دفاع میکرد، به مسیح ایمان آورد. او را در باغ مور تازیانه زدند و پیشانیاش را با طنابهای کوتاه آنقدر فشردند که خون از چشمانش بیرون زد. سپس او را به برج فرستادند؛ جایی که او را آنقدر شکنجه کردند که بالاخره پاهایش لنگ شد و بعد او را زنده زنده سوزاندند. توماس مور «خوشحال بود که قربانی او اکنون در جهنم است؛ جایی که تیندِل وقتی وارد جهنم شود او را ملاقات خواهد کرد» (پرفروشترین کتاب خدا، ۲۶۱).
چهار ماه بعد، جِیمز باینهام[۱۵] در آپریل ۱۵۳۲ مانند دیگران در شعلههای آتش فرو رفت. او در طول مراسم عشای ربانی در کلیسای آگوستین قدیس در لندن برخاست و نسخهای از عهد جدید تیندِل را برداشت و از مردم خواست که بمیرند تا اینکه کلام خدا را انکار کنند. با این کارش عملا حکم اعدام خود را امضا کرد. توماس بیلنِی[۱۶]، توماس داسگِیت[۱۷]، جان بِنت[۱۸]، توماس هاردینگ[۱۹]، اندرو هیوت[۲۰]، الیزابت بارتون[۲۱] و دیگران را نیز به این موارد اضافه کنید، که همگی به دلیل به اشتراک گذاشتن دیدگاههای ویلیام تیندِل دربارۀ کتاب مقدس و ایمان اصلاحشده، زنده زنده سوزانده شدند.
تنها جرم او پیروی از کتاب مقدس بود
تیندِل فراری
در چنین شرایط خصمانهای، وفادار ماندن به خواندگی به عنوان مترجم کتاب مقدس و نویسندۀ ایمان اصلاحشده چه هزینهای برای ویلیام تیندِل در بر داشت؟
او در سال ۱۵۲۴ از وطن خود گریخت و در سال ۱۵۳۶ در آتش سوزانده شد. در یکی از معدود توصیفات شخصی که از نامۀ استیفان وان در سال ۱۵۳۱ موجود است، او گوشهای از آن دوازده سال فراری بودنش در آلمان و هلند را به ما نشان میدهد. او اشاره میکند:
«… دردهای من… فقر من… تبعید من از سرزمین مادریام و دوری تلخ از دوستانم… گرسنگی من، تشنگی من، بیماریهای من، خطر بزرگی که همه جا با آن احاطه شدهام و بالاخره… جنگهای سخت و شدید بیشمار دیگری که من تحمل میکنم» (ویلیام تیندِل، ۲۱۳).
همۀ این رنجها در ۲۱ مِی ۱۵۳۵، در میانۀ تلاشهای عظیم تیندِل در ترجمۀ عهد عتیق به اوج خود رسید. میتوانیم برخی از زشتیهای آنچه که رخ داد را در سخنان دانیل احساس کنیم: «خباثت، ترحم به خود، شرارت و فریب در آستانۀ نابودی همه چیز بود. این شرارتها به خانۀ مرد انگلیسی (در آنتورپ)، کاملا ناخوانده، در قالب یک انگلیسی شرور، یعنی هنری فیلیپس[۲۲] وارد شدند» (ویلیام تیندِل، ۳۶۱). فیلیپس طی چند ماه اعتماد تیندِل را جلب کرد و سپس با خیانت در حقش او را به مقامات تحویل داد و مقامات او را در قلعۀ ویلوُرد[۲۳] در ششمایلی شمال بروکسل حبس کردند. تیندِل هجده ماه آخر عمرش را در این قلعه حبس بود.

هزینۀ انتشار انجیل
حکم تیندِل در آگوست ۱۵۳۶ اعلام شد. او به طور رسمی به عنوان یک بدعتگذار محکوم شد و از مقام کشیشی عزل شد. سپس در اوایل اکتبر (به طور سنتی ۶ اکتبر)، او را به چوب بستند و بعد توسط جلاد خفه شد و سپس در آتش سوخت. فاکس گزارش میدهد که آخرین سخنان او این بود: «خداوندا، چشمان پادشاه انگلستان را بگشا!» او ۴۲ ساله بود، هرگز ازدواج نکرد و هرگز دفن نشد.
سخنان پایانی او همان چیزی است که با مطالعۀ زندگی و نوشتههایش میبینیم. پیروی از خواندگی خدا در به انجام رساندن گسترش انجیل نجاتبخش او، اغلب بسیار پرهزینه است. بیایید در کتابش به نام «اطاعت یک مسیحی» از زبان خود او بشنویم:
اگر خدا وعدۀ ثروت میدهد، راه رسیدن به آن فقر است. هر که را دوست دارد، تادیب میکند؛ هر که را تعالی میبخشد، فرو میاندازد؛ هر که را نجات میدهد، اول محکوم میکند. هیچ کس را به آسمان نمیبرد، مگر اینکه ابتدا او را به جهنم بفرستد. اگر وعدۀ زندگی بدهد، اول ما را میکشد. اگر بخواهد بسازد، اول همه را فرو میریزد. او وصلهزننده نیست. او بر پایۀ دیگری بنا نمیکند. او تا زمانی که همه چیز درمانناپذیر شود و به چنان وضعیتی نرسد تا مردم ببینند که چگونه دست او، قدرتش، رحمتش، نیکویی و حقیقتش همه با هم در کار هستند، کاری انجام نخواهد داد. او هیچ کس را در ستایش و جلال خود شریک نخواهد ساخت (۶).
پس بگذارید آخرین کلام تیندِل برای ما آخرین کلماتی باشد که برای بهترین دوستش جان فریت، در نامهای که درست قبل از سوزانده شدن فریت به دلیل ایمان به حقیقت کتاب مقدس و بیان آن، برایش نوشته بود (که در کتاب شهدا اثر فاکس ثبت شده است):
«محبت را از آنجا شناختهایم که او جان خود را در راه ما نهاد، و ما نیز باید جان خود را در راه برادران بنهیم… اجازه ندهید جسم شما ضعیف شود… اگر درد فراتر از توان شماست، به یاد داشته باشید، هر آنچه به نام من درخواست کنید، من آن را انجام خواهم داد. و در آن نام به پیشگاه پدرمان دعا کنید، تا او درد شما را تسکین دهد یا ضعیفتر کند… آمین.»
نویسنده: جان پایپر
بنیانگذار و معلم، “اشتیاق برای خدا”
جان پایپِر بنیانگذار و معلم “اشتیاق برای خدا” و رئیس دانشکدۀ الهیات بِیتلَحم است. او به مدت ۳۳ سال به عنوان شبان کلیسای تعمیدی بِیتلَحم، مینیاپولیس، مینهسوتا خدمت کرد. او نویسندۀ بیش از ۵۰ کتاب است، از جمله “اشتیاق برای خدا: تعمقهای یک مسیحی که از خدا لذت میبرد”، و اخیرا کتاب “بنیادهایی برای یادگیری ابدی: آموزش در شادمانی جدی.”
تنها جرم او پیروی از کتاب مقدس بود
[۱] Stephen Vaughan
[۲] Thomas Cromwell
[۳] WILLIAM TYNDALE
[۴] David Daniell
[۵] Thomas More
[۶] John Walsh
[۷] Gloucestershire
[۸] Worms
[۹] Tunstall
[۱۰] John Frith
[۱۱] Richard Bayfield
[۱۲] Smythfelde
[۱۳] Brian Moynahan
[۱۴] John Tewkesbury
[۱۵] James Bainham
[۱۶] Thomas Bilney
[۱۷] Thomas Dusgate
[۱۸] John Bent
[۱۹] Thomas Harding
[۲۰] Andrew Hewet
[۲۱] Elizabeth Barton
[۲۲] Henry Philips
[۲۳] Vilvorde