۵ پرسش دربارۀ تقدس زندگی
این مقاله را گوش کنید
۵ پرسش دربارۀ تقدس زندگی
پرسش: آیا کتاب مقدس، جنین را کودک میداند؟
پاسخ: جبرائیل به مریم گفت او صاحب پسری خواهد شد و این به قدرت روحالقدس انجام میشود، «فرشته پاسخ داد: “روحالقدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند. از این رو، آن مولودْ مقدّس و پسر خدا خوانده خواهد شد”» (لوقا ۳۵:۱). پس الیزابت مریم را درست پس از جست و خیز جنین در رَحِم، “مادر سرورم” نامید (لوقا ۴۳:۱). این آیات کاملا مهم هستند، زیرا بدان معنا میباشند که تجسم مسیح از زمانی شروع نشد که نوزاد، کودک، نوجوان یا فرد بالغی بود، بلکه از همان لحظۀ بسته شدن نطفه در رحم مریم، ذات الهی خدای پسر به ذات انسانی عیسی پیوست. از آن لحظه به بعد عیسای مسیح آن شخص الهی–انسانی، هم خدا و هم انسان شد. این موضوع در مبحث سقط جنین نیز حائز اهمیت است. زیرا به این معنی است که مسیح مدتها پیش از تولدش در اولین کریسمس، باز هم یک انسان حقیقی بود.
پرسش: آیا سقط جنین در صورتی که حاملگی در نتیجۀ تجاوز یا زِنای با محارم باشد اشکالی ندارد؟
پاسخ: باید بپذیریم اگر کسی بهدلیل تجاوز یا زِنا، بدون اختیار در نوجوانی باردار شده است، باز هم به اندازۀ یک مادر واقعی درد و سختی میکشد. مسیحیانی که از این موضوع آگاه هستند باید آمادگی داشته باشند به طرق مختلف دلگرمی بدهند و از این مادر حمایت کنند. اما یکبار دیگر باید پرسید: «فکر میکنید درست است نوزادی را که بهدلیل تجاوز یا زنای با محارم به وجود آمده، پس از آن که متولد شده است، کشت»؟ بیشتر مردم میگویند قطعا خیر! چنین کودکی حق زندگی خود را بر اساس آن شرایط از دست نمیدهد. نباید تصور کنیم از بین بردن کودک پیش از تولدش کار درستی است. تقصیر نوزاد نیست که این تجاوز اتفاق افتاده است و نباید بهدلیل گناه و خطای شخص دیگری او را محکوم به مرگ کرد «پدران به سبب فرزندانشان کشته نشوند و نه فرزندان بهسبب پدرانشان. هر کس برای گناه خویش کشته شود» (تثنیه ۱۶:۲۴ همچنین ر.ک. حزقیال ۲۰:۱۸).
بهعلاوه بارداریهای بهدلیل تجاوز یا زِنا کاملا به ندرت اتفاق میافتند و احتمالا فقط یک درصد کل سقط جنینها را شامل میشوند و حتی از این هم کمتر هستند.
۵ پرسش دربارۀ تقدس زندگی
پرسش: آیا سقط جنین اقدام درستی است، وقتی زندگی مادر در خطر باشد؟
پاسخ: بر اساس گزارش مرکز کنترل بیماریها، سقط جنین بهدلیل نجات زندگی مادر بسیار به ندرت انجام میشود (کمتر از ۰/۱۱۸ درصد از موارد سقط جنین). در تحقیق تازهای در بریتانیا مشخص شد فقط ۰/۰۰۶ درصد از تمام سقطها بهخاطر نجات جان مادر بودهاند. این نوع سقط جنین با مابقی مواردی که در بالا گفته شد فرق دارد، زیرا در اینجا انتخاب بین از دست دادن یک زندگی (نوزاد) و دو زندگی (مادر و نوزاد) است. از نظر اخلاقی درست است که پزشکان جان کسی را نجات دهند که میتواند نجات یابد و جان جنین متولد نشده را فدا کنند. این مورد بهطور قابل توجهی با سایر موارد سقط جنین متفاوت است. زیرا در این شرایط خارج کردن نوزاد از بدن مادر (مثلا از لولۀ فالوپ در حاملگی خارج از رحم) فقط به قصد نجات جان مادر است، نه با هدف گرفتن جان نوزاد. اگر فناوری پزشکی برای نجات جان نوزاد وجود داشته باشد، حتما باید جان نوزاد را نیز حفظ کرد. اما اگر سقط جنین برای نجات جان مادر لازم است، به نظر میرسد این تنها موقعیتی است که سقط جنین به لحاظ اخلاقی موجه است.
پرسش: کتاب مقدس در مورد مرگ خودخواسته (اُتانازی) در شرایط خاص، مانند بیماران به کما رفته یا کسانی که بیماری درمانناپذیری دارند و مایل به مرگ هستند، چه میگوید؟
پاسخ: آموزۀ اصلی کتاب مقدس در این مورد را میتوانید در فرمان ششم ببینید: «قتل نکنید» (خروج ۱۳:۲۰).
این فرمان که در عهد جدید در متی ۱۸:۱۹ و رومیان ۹:۱۳ تصریح شده است، در مورد تمام انسانهایی به کار میرود که به شباهت خدا خلق شدند. این فرمان نمیگوید: «نباید قتل کنید مگر وقتی کسی بیش از ۸۰ یا ۹۰ سال سن دارد یا زمانی که کسی بهشدت بیمار است و دوست دارد بمیرد».
این فرمان درست همانطور که سقط جنین را در همان مراحل اولیۀ زندگی منع میکند، قتل عمدی کسی که در آخرین مراحل زندگی است را نیز ممنوع کرده است. کلمۀ “قتل” در خروج ۱۳:۲۰ هم به قتل عمد و هم به عامل تصادفی مرگ کسی بهدلیل سهلانگاری یا بیدقتی اشاره دارد. این اصطلاح در مورد قتل انسان به کار میرود، نه حیوان. بنابراین این فرمان کتاب مقدس، گرفتن جان دیگران را ممنوع میکند؛ حتی اگر آن شخص پیر باشد، بیماری درمانناپذیر داشته باشد یا دچار دردهای شدید و وحشتناک باشد.
۵ پرسش دربارۀ تقدس زندگی
پرسش: اگر به کسی اجازه دهیم بمیرد، آیا بر خلاف کتاب مقدس است؟
پاسخ: گاهی اگر بگذاریم کسی بمیرد، کار کاملا اشتباهی کردهایم. ما باید مداخله کنیم و به بهبودی فرد کمک کنیم، نه آن که بیتفاوت به فرد اجازه دهیم بمیرد، وقتی (۱) دلیل منطقی برای بهبود او وجود دارد و (۲) وقتی میتوانیم به او کمک کنیم. باید از تعلیم عیسی پیروی کرد: «دومین حکم مانند حکم نخستین است، همسایهات را همچون خویشتن محبت نما» (متی ۳۹:۲۲) و «پس با مردم همانگونه رفتار کنید که میخواهید با شما رفتار شود» (متی ۱۲:۷). بهعلاوه عیسی در مَثَل سامری نیکو بهطور ضمنی کار لاوی و کاهنی را که میتوانستند به یک مردِ بهشدت مجروح کمک کنند، اما کوتاهی کردند را محکوم میکند (لوقا ۳۰:۱۰-۳۷). از سوی دیگر در مواردی که (۱) امید منطقی به بهبود شخص وجود ندارد (گاهی آن را یک وضعیت بیهوده میدانند) و (۲) فرد بیمار آرزوی مردن دارد و یا (۳) توانایی کمک کردن را نداریم (مثلا وقتی فرد در ماشین در حال سوختن، گیر افتاده است یا هزینههای درمان بیش از توان ما است)، در این صورت شاید بهتر است اجازه دهیم فرد بمیرد.
نویسنده: وِین گرودِم