۴ پرسش دربارۀ تثلیث
این مقاله را گوش کنید
۴ پرسش دربارۀ تثلیث
پرسش: آیا کتاب مقدس تعلیم میدهد که فقط یک خدا وجود دارد؟
پاسخ: اگر چه کتاب مقدس بیان میکند خدایان بسیاری پرستش میشوند (اول قرنتیان ۵:۸) و گاهی موجودیت (شیطانی) آنها را تصدیق میکند (تثنیه ۱۷:۳۲)، اما بهوضوح وجود تنها یک خدای حقیقی را تأیید میکند، آن بانی و پایان همه چیز (تثنیه ۳۵:۴). کتاب مقدس نهتنها خدای یگانه را از تمام خدایان دیگر، بلکه او را بهواسطۀ نام بینظیرش، یَهوه یا خداوند و توسط کمال منحصربهفرد او از تمام مخلوقات مجزا میداند.
خداوندْ خدا جلال خویش را با کسی سهیم نمیشود (اشعیا ۱۱:۴۸). بر اساس شهادت کل کتاب مقدس، پدر، پسر و روحالقدس سه خدا نیستند. همچنین همپیمان با خدایان کوچکتر نیستند. هر ۳ یک خدا هستند.
اول قرنتیان ۶:۸ معرف الگوی گستردهای از آموزههای کتاب مقدس در این رابطه است: «اما ما را تنها یک خداست، یعنی پدر که همه چیز از اوست و ما برای او هستیم، تنها یک خداوند است، یعنی عیسی مسیح، که همه چیز بهواسطۀ او پدید آمده و ما بهواسطۀ او هستیم». این متن مشخص میکند خدای پدر و عیسی مسیح یکی هستند و بسیار شبیه زبان تثنیه ۴:۶ است و پدر و عیسی مسیح را در یک سوی الوهیت قرار میدهد و بین یک خدا و “همه چیز” تمایز میگذارد.
در متون دیگر کتاب مقدس الگوهای مشابهی دربارۀ روحالقدس میبینیم. روح نیز با خدا، خداوند (اعمال ۳:۵-۴؛ دوم قرنتیان ۱۷:۳-۱۸؛ افسسیان ۴:۴)، سازندۀ همه چیز (پیدایش ۲:۱؛ مزمور ۶:۳۳) و کسی که سزاوار تمام ستایشها و نیایشهاست (متی ۳۱:۱۲؛ ۱۹:۲۸) یکی پنداشته شده است.
۴ پرسش دربارۀ تثلیث
پرسش: آیا کتاب مقدس تعلیم میدهد که خدا “سه در یک” است؟
پاسخ: مسیحیان خدای سهگانه یا تثلیث را میستایند، زیرا خدا به همینگونه خودش را در کتاب مقدس به ما آشکار میسازد؛ به عنوان یک خدا در سه شخص پدر، پسر و روحالقدس. انبیا و رسولان نام خدای تثلیث را شرح میدهند، برکت میدهند، دعا میکنند و ثنا میگویند.
عهد عتیق البته به همان روش رمزآلود و مبهم خود از تثلیث سخن میگوید و خدا را به عنوان سخنوری مقتدر به تصویر میکشد که همه چیز را با کلام و روح خویش خلق کرد (پیدایش ۱:۱-۳؛ مزمور ۹،۶:۳۳)، که از ما دعوت میکند به گفتوگوهای میان خداوند و پسر مسحشدهاش گوش فرا دهیم (مزمور ۱۱۰و ۲) و ما را تشویق میکند به تکرار سهگانۀ نام یهوه در دعای برکت هارون (اعداد ۲۲:۶-۲۷) و در مورد ماهیت حکمت در امثال ۸ خوب دقت کنیم.
معماهای پنهان مکاشفۀ تثلیث در عهد عتیق در اعلام تجسم پسر و ریختن روحالقدس در عهد جدید حل میشوند. مکاشفۀ تثلیث در عهد جدید عبارت است از: «بیانات آسمانی که در تعمید و در کوه تبدیل هیئت عیسی (متی ۱۷:۳ و ۵:۱۷) به گوش میرسند، ستایش و تضرع عیسی از پدر (متی ۲۵:۱۱-۲۷، یوحنا ۱۷)، الگوهای مختلف سهگانگی در شیوههای معمول غسل تعمید (متی ۱۹:۲۸)، برکات (افسسیان ۳:۱-۱۴) و دعای خیر و برکت (دوم قرنتیان ۱۴:۳)». کمالِ کارِ رستگاری خدا، اوج خود آشکار سازی سهگانه خدا را با خود به همراه میآورد:
«اما چون زمان مقرر به کمال فرا رسید، خدا پسر خود را فرستاد که از زنی زاده شد و زیر شریعت به دنیا آمد، تا آنان را که زیر شریعت بودند بازخرید کند و بدینگونه ما مقام پسرخواندگی را به دست آوریم. پس چون پسرانید، خدا روح پسر خود را در دلهای ما فرستاده است که ندا در میدهد، اَبّا! پدر! بدینسان، دیگر غلام نیستی بلکه پسری؛ و چون پسری، خدا تو را وارث نیز گردانیده است» (غلاطیان ۴:۴-۷).
خدایی که پدر، پسر و روح است، از طریق پسر توسط روحْ دست خود را دراز کرده است تا ما را به عنوان پسران و دختران در آغوش بگیرد، باشد خدا را در روحِ پسر، پدر بنامیم. آنچه در اعتقادنامهها، اعترافنامهها و چکیدههای اعتقادی تثلیثی میبینیم، پیشرفتهای مربوط به تثلیثگرایی نیستند که در عمق کتاب مقدس نهفته باشند یا رشد نیافته باشند، بلکه تلاش کلیسا است تا بتواند به عمق غنای تثلیثگرایی کتاب مقدس پی ببرد و به اهداف مختلف مذهبی، آموزشی و تربیتی خود برسد.
۴ پرسش دربارۀ تثلیث
پرسش: اشخاص تثلیث چگونه از هم مجزا میشوند؟
پاسخ: با توجه به یگانگی خدا، هر سه شخص تثلیث را نباید سه بخش از تثلیث در نظر گرفت که در صورت ترکیب، با هم یک خدا را تشکیل میدهند. چنین نگرشی مردود است، زیرا خدا از هیچ بخش یا قسمتی تشکیل نشده است. هر شخص تثلیث با همۀ کمال خود همسان با خدای یگانه است (کولسیان ۱۹:۱؛ ۹:۲). از آنجایی که هر شخص الهی بهطور برابر و یکسان یک خدای حقیقی و زنده است، تنها تمایز واقعی میان آنها در نحوۀ رابطهشان با یکدیگر است:
کتاب مقدس سه شخص تثلیث را بهوسیلۀ روابط منشأ آنها متمایز میکند. پدر، پسر ابدی را به وجود میآورد (ویژگی پدر بودن) و پسر تا ابد از پدر به وجود میآید (ویژگی فرزند بودن)، پدر و پسر تا ابد روحالقدس را صادر میکنند (الهام فعال و زندگیبخش) و روحالقدس تا ابد توسط پدر و پسر فرستاده میشود (الهام منفعل یعنی حیات به او دمیده میشود). این نوع رابطه در منشأ و ویژگیهای شخصی که به آنها لقب میدهد (پدری، پسری و الهام) تنها تمایزات اصلی موجود در خدای یگانه و ساده هستند.
این روش تشخیص اشخاص خدای یگانه در عین حفظ وحدت الهی نشان میدهد اشخاص تثلیث چگونه واقعا از هم جدا هستند؛ به این طریق که آنها در ذات سادۀ خدا با هم ارتباط دارند: «زیرا همانگونه که پدر در خود حیات دارد، به پسر نیز عطا کرده است که در خود حیات داشته باشد» (یوحنا ۲۶:۵). شخص پدر تا ابد ذات سادۀ خود را با شخص پسر در نسل ابدی او سهیم میشود. به همین ترتیب فقط پدر و پسر صاحب حیات هستند. پس زندگی و حیات را به روحالقدس بخشیدهاند. شخص پدر و پسر تا ابد ذات سادۀ خودشان را با نَفَس جاودانی خود به روحالقدس انتقال دادهاند. بنابراین ارتباط منشأ آنها، یگانگی کامل حیات سهگانۀ تثلیث را حفظ میکند، حتی وقتی باروری کامل خویش را ظاهر میسازند.
۴ پرسش دربارۀ تثلیث
پرسش: آیا کارهای الهی را میتوان بین سه شخص مختلف تقسیم کرد؟
پاسخ: کارهای خدا موضوع سه دوست نیست که کنار هم باشند و هر یک سهم خود را برای دستیابی به یک هدف مشترک انجام دهند. کارهای خدا نمایش یک نیروی مبهم و نامشخص نیستند. از آنجایی که خدا یکی است، تمام کارهای آشکار خدا کارهای تقسیمنشدنی خدای یگانه هستند، که از طریق حکمت منحصربهفرد خدا هدایت میشوند، نیکی بیمثال خدا را متجلی میسازند، از طریق قدرت بیهمتای خدا به انجام میرسند و هدف همهْ جلال بینظیر خداست.
چون خدا سهگانه است، تمام کارهای خدا از پدر تا پسر تا روحالقدس برای مخلوقات به شکل تثلیث متجلی میشوند. از آنجایی که پدر اولین شخص تثلیث است و دو شخص دیگر از او سرچشمه میگیرند، او کارهای تقسیمنشدنی خدا را آغاز میکند؛ از آنجایی که پسر شخص دوم تثلیث و از پدر هستی یافته است، کارهای تقسیمنشدنی خدا را انجام میدهد. چون روحالقدس شخص سوم تثلیث و از پدر و پسر نشأت میگیرد، کارهای تقسیمنشدنی خدا را به اوج موفقیت میرساند. برای مثال این شکل تثلیث در کار نجات مشهود است: پدر پیام نجات را به پسر میدهد، پسر از سوی پدر میآید تا کار نجات را محقق سازد و روح از سوی پدر و پسر میآید تا نجات را اِعمال کند (غلاطیان ۴:۴-۷).
اگر چه تمام کارهای خدا برای مخلوقات در میان هر سه شخص تثلیث مشترک هستند، اما برخی از کارهای الهی اغلب و بهطور خاص با برخی از اشخاص تثلیث در ارتباط است. نه به این دلیل که فقط پدر فرمان میدهد و خلق میکند یا فقط پسر نجات میدهد و یا فقط روحالقدس تقدیس میکند. تمام این کارها در بین هر سه شخص تثلیث مشترک هستند. برخی از کارهای خاص الهی با شخص خاصی از تثلیث مرتبط است چون این کارها بهطور خاص ویژگیهای شخصی هر یک را نشان میدهند. در کار خلقت، ویژگی پدر بودن برای تمام مخلوقات به روشی خاص نمود پیدا میکند. در کار نجات، کاری که فرزندان را از بردگی میرهاند، ویژگیِ فرزند بودنِ پسر به روش خاصی نمود مییابد. در کار تقدیس، کاری که در آن پدر با کلامش حیاتی نو به همه میدمد، ویژگیِ الهام روح را به شیوهای خاص نشان میدهد. این تطبیق کارهای خاص خدا با اشخاص خاص تثلیث را “تخصیص” مینامند.
نویسنده: اسکات آر. سواین