۳ پرسش دربارۀ زمانهای آخر
۳ پرسش دربارۀ زمانهای آخر
آنچه نمیدانیم
پرسشهای زیادی در رابطه با آموزههای زمانهای آخر در کتاب مقدس وجود دارند که باید بر روی آنها خوب تعمق کنیم. پیش از بررسی این سه پرسش، بهتر است این موضوع را با شما در میان بگذارم که چرا احساس خوبی دارم از این که نمیدانم خدا در روزهای آخر چگونه عمل میکند.
دلیل این احساس خوب من در رابطه با دانش بسیار ناقص من، آن است که میدانم هدف خدا این نبوده است که من همه چیز را در مورد کارهای او بدانم. من این را بهدلیل هفت رعد در مکاشفه ۱۰ میدانم. بسیاری از مردم دربارۀ هفت مُهر، هفت شیپور و هفت جام شنیدهاند، اما بیشتر آنها چیزی از هفت رعد نشنیدهاند و دلیلی برای این وجود دارد.
«و فریادی چندان بلند برآورد که به غرّش شیر میمانست و با فریاد او آن هفت رعد به صدا درآمدند و سخن گفتند. و هنگامی که آن هفت رعد سخن گفتند، آهنگ نوشتن کردم؛ امّا شنیدم صدایی از آسمان گفت: “آنچه را آن هفت رعد گفتهاند، مَمْهور کن و منویس”» (مکاشفه ۳:۱۰-۴).
بسیار جالب است، یوحنا صدای رعدها را شنید و میدانست چه میگویند. او میخواست آن را بنویسد، اما صدای آسمان او را متوقف کرد. پس این نشان میدهد خدا همه چیز را برای ما آشکار نساخت. او قصد نداشت ما همه چیز را دربارۀ نقشههایش بدانیم. در حقیقت ما فقط حواشی راههایش را میدانیم (ایوب ۱۴:۲۶). چرا؟ زیرا دانش ناقص ما باعث میشود ما فروتن و افتاده شویم و این بسیار عالی است. ما میتوانیم در پی آن باشیم که تا حد امکان چیزهایی را در مورد نحوۀ عملکرد خدا در زمانهای آخر بفهمیم. اما افتاده بمانیم و آزادانه به نادانی خود اذعان کنیم. در همین راستا، ۳ پرسش (و تلاشهای من برای پاسخ) در رابطه با زمانهای آخر ارائه شدهاند.
۳ پرسش دربارۀ زمانهای آخر
پرسش: آیا “ربوده شدن” وجود خواهد داشت؟
پاسخ: بله، به نظر میرسد بر طبق اول تسالونیکیان ۱۶:۴-۱۷ وجود خواهد داشت:
«زیرا خداوند، خود با فرمانی بلندآواز و آوای رئیس فرشتگان و نفیر شیپور خدا، از آسمان فرود خواهد آمد. آنگاه نخست مردگانِ در مسیح، بر خواهند خاست. پس از آن، ما که هنوز زنده و باقی ماندهایم، با آنها در ابرها ربوده خواهیم شد تا خداوند را در هوا ملاقات کنیم، و بدینگونه همیشه با خداوند خواهیم بود».
کلمۀ یونانی “ربوده خواهیم شد” به گرفته شدن و تصاحب شدن به زور اشاره دارد. ترجمۀ لاتین وُلگِیت این کلمه را “رُبایش” مینامد.
در حقیقت “ربوده شدن”[۱] وجود دارد اما با نوعی که بعضی از مسیحیان تصور میکنند، متفاوت است. بهتر است سخنان پولس را دقیقتر بررسی کنیم. او میگوید کسانی که مردهاند، در زمان بازگشت مسیح بر خواهند خاست، سپس زندگان به همراه آنها ربوده خواهند شد تا خداوند را در آسمان ملاقات کنند (فعل “ربوده خواهند شد”، در حالت مجهول است و بدیهی است این کار را خدا انجام میدهد). این تعبیر چگونه با چیزی که پولس در قسمت قبلتر نامۀ خود میگوید، مطابقت دارد؟ «خدا کسانی که با عیسی خفتهاند را باز خواهد آورد» (اول تسالونیکیان ۱۴:۴). به نظر میرسد مردگان و زندگان ربوده خواهند شد تا با عیسی ملاقات کنند (اول تسالونیکیان ۱۶:۴-۱۷) و سپس فورا با عیسی به زمین باز خواهند گشت (اول تسالونیکیان ۱۴:۴). به عبارت دیگر جایی که برای همیشه با عیسی خواهیم بود (اول تسالونیکیان ۱۷:۴). در هوا، به عنوان روحهایی بدون جسم نیست؛ بلکه در آسمانها و زمین جدید در جسمهای نو شده و رستاخیز کرده است. این نوع تفسیر بهخوبی مطابق با کلمۀ مهمی است که در اول تسالونیکیان ۱۷:۴ بیان میشود و به کلمۀ “ملاقات” ترجمه شده است (با آنها در ابرها ربوده خواهند شد تا خداوند را در هوا ملاقات کنند). این واژه به زمانی اشاره دارد که شهروندان از شهر بیرون میروند تا افراد عالیرتبه را ملاقات کنند و آنها را به داخل شهر مشایعت کنند (اعمال ۱۴:۲۸-۱۶).
“ربوده شدن” در اول تسالونیکیان ۱۷:۴ کاملا با آموزۀ “بخشودهگرایی”[۲] کلیسایی فرق دارد که میگوید: «کلیسا در آغازِ رنج و محنت به هوا ربوده شده و به آسمان برده خواهد شد». “ربوده شدنی” که پولس از آن حرف میزند، در روز آخر اتفاق خواهد افتاد. نوعی ربوده شدن علنی ایمانداران است و درست پس از آن به زمین جدید خواهند آمد و در آنجا تا ابد با او زندگی خواهند کرد.
۳ پرسش دربارۀ زمانهای آخر
پرسش: هفت مُهر مکاشفه ۶-۸ در چه زمانی رخ میدهد؟
پاسخ: در مورد ماهیت و زمان مُهرها نظرات زیادی وجود دارند. من دو مورد از آنها را بیان میکنم.
اولین نظر، همان دیدگاه “بخشودهگرایان” است. از این جهت، گشوده شدن هفت مُهر در مکاشفه ۱:۶-۱:۸ به زمانی در آینده و درست پیش از آخرین داوری اشاره دارد که به دوران مصیبت عظیم معروف است. کلیسا درست پیش از مصیبت عظیم، از زمین به آسمان ربوده میشود و بنابراین متحمل آن رنج و عذاب نمیشود. در فیلم “جامانده” یک صحنۀ معروف پرواز شبانه وجود دارد. همه خوابیدهاند و ناگهان زن میانسالی، باک ویلیامز (که نقش او را کِرک کامرون ایفا میکند) را بیدار میکند و میگوید شوهرش ناپدید شده است. وقتی باک به صندلی آن مرد نگاه میکند فقط پیراهن، کت، شلوار و عینک او را میبیند؛ مرد از درون لباسهایش ربوده شده بود.
باک سرگردان داخل هواپیما را جستوجو میکند و روی صندلیهای دیگری نیز فقط لباسهای افراد را میبیند. تمام مسیحیان ربوده شدهاند و اینک در آسمان هستند و فقط غیر مسیحیان جا ماندهاند. رنج در حال آغاز است. بر طبق دیدگاه بسیاری از “بخشودهگرایان”، خدا برای ربوده شدن کلیسا در تاریخ دو دستور کار دارد: «یکی برای یهودیان و دیگری برای کلیسا». کلیسا پیش از مصیبت عظیم به آسمان ربوده میشوند اما یهودیان هنوز در این مصیبت عظیم بر روی زمین هستند.
من تصور میکنم برداشت متقاعد کنندهتر از مکاشفه ۱:۶-۱:۸ همان برداشت مفسران پیشهزارهای[۳] است. با توجه به این تفسیر، چهار مُهر اول در مکاشفه ۱:۶-۱:۸ به رنجهای سراسر عصر حاضر یعنی از زمان آمدن عیسی تا زمان بازگشت دوبارۀ او اشاره دارند. این رنجها در زمان آخر به اوج خود میرسند، اما چهار مُهر اول، در طول این مدت اتفاق میافتند؛ هر زمانی که ما جنگ، قحطی، ناآرامیهای داخلی و مرگ شدید را تجربه میکنیم. مُهر پنجم از زمین به آسمان بالا میرود، جایی که میبینیم مسیحیان شهید از آرامش آسمانی لذت میبرند. زمان این مُهر هنوز در زمان حاضر است و در انتظار پایان همانطور که شهدا فریاد میزنند و میگویند: تا به کی…
مُهر ششم ما را به زمین باز میگرداند و تا زمان آخر ما را به جلو میراند تا به داوری نهایی برسیم. از این جهت مشهود است که زبان عهد عتیق را برای روز خداوند استفاده میکند و دشمنان خدا به کوهها و صخرهها میگویند:
«بر ما فرود آیید و ما را از روی آن تختنشین و از خشم بره فرو پوشانید. زیرا که روز بزرگ خشم آنان فرا رسیده و که را توان ایستادگی است»؟ (مکاشفه ۱۶:۶-۱۷).
در مکاشفه ۱:۸ سکوتی که در هنگام گشودن آخرین و هفتمین مُهر حاکم میشود، نشانگر ورود قریبالوقوع داوری نهایی است.
در شیپورها و جامهای مکاشفه بهطور قابل توجهی شاهد همان حرکت زمانی، از زمان حاضر تا زمان آخر هستیم، این الگوی تکرار برای درک کتاب مکاشفه بسیار ضروری است.
۳ پرسش دربارۀ زمانهای آخر
پرسش: ۱۴۴۰۰۰ نفری که در مکاشفه ۷ مُهر میشوند، چه کسانی هستند؟
پاسخ: “بخشودهگرایان” معتقدند حوادث مکاشفه ۷ از نظر زمانبندی تاریخی درست پس از مصیبت عظیم در فصل ۶ اتفاق میافتند. بنابراین ۱۴۴۰۰۰ نفری که در مکاشفه ۷ ذکر شدهاند، یهودیانی هستند که طی دوران رنج نهایی به عیسی ایمان میآورند. خدا از این بازماندگان یهودی طی دوران مصیبت عظیم در مقابل شهادت، محافظت میکند. خدا کلیسا را با ربودن آن به آسمان محافظت کرده است و با مُهر کردن نوکیشان یهودی در مقابل صدمات فیزیکی، از آنها محافظت میکند. بر اساس این دیدگاه در مکاشفه ۱:۷-۸ یهودیان را روی زمین میبینیم، در حالی که در مکاشفه ۹:۷-۱۷ کلیسا را در آسمان میبینیم (آیۀ ۱۴ میگوید آنها کسانی هستند که از مصیبت عظیم برگذشتهاند و برخی از “بخشودهگرایان” معتقدند این عبارت به “ربوده شدن” اشاره دارد).
به نظر من برداشت پیشهزاره از هویت ۱۴۴۰۰۰ نفر قانعکنندهتر است. بر اساس مکاشفه ۴:۷-۸ تمام ۱۴۴۰۰۰ نفر، یهودی هستند. حتی طبق مکاشفه ۱:۱۴-۵ آنها مردان یهودی و بهخصوص مردان باکرۀ یهودی هستند. به منظور درک این موضوع، خوب است بدانیم ارتش اسرائیل از مردان تشکیل میشد (تثنیه ۲۰) که دلیل رایج سرشماری در عهد عتیق، همین سرشماری ارتش بود (اعداد ۲:۱-۳) و وقتی ارتش اسرائیل راهی جنگ میشدند، سربازان میبایست از رابطۀ جنسی خودداری میکردند (اول سموئیل ۴:۲۱-۵). با اطلاع از این پیشینه به این نتیجه میرسیم که مکاشفه ۷ و ۱۴ یک ارتش مقدس را به تصویر میکشد که آمادۀ جنگی مقدس هستند. این ارتش مقدس، دقیقا چه کسانی هستند و بر چه چیز یا چه کسانی پیروز میشوند؟
مکاشفه ۵:۵-۶ کلید حل این معماست؛ جایی که یوحنا در مورد انتظارات عهد عتیق میشنود (مسیح، شیر قبیلۀ یهودا را صدا میزند) و سپس برای دیدن تحقق عهد جدید برمیگردد (عیسی معرف برهای است که قربانی شد). تحقق این امر شگفتانگیز و غیر منتظره است؛ از طریق رنج و مرگ، پیروزی حاصل میشود. در مکاشفه ۷ میبینیم تمام مسائل مربوط به ۱۴۴۰۰۰ نفر به موازات هم پیش میروند. در ۴:۷ یوحنا چیزی میشنود: «شمار مُهرشدگان، صد و چهل و چهار هزار تن از کل قبایل بنیاسرائیل بودند…» به عبارت دیگر او یکی از انتظارات عهد عتیق را میشنود؛ قوم خدا به عنوان یک ارتش مقدس در نظر گرفته میشوند که برای خدا به جنگی مقدس میروند و به قبیلۀ یهودا مربوط میشود (شیر قبیلۀ یهودا در فصل ۵ را به یاد آورید). در ۹:۷ یوحنا نگاه میکند (“پس از آن نظر کردم…”) و میبینید که این انتظار عهد عتیق بهطور شگفتآوری در عهد جدید محقق میشود؛ یعنی نهتنها اقوام یهود، بلکه جماعتی عظیم از هر ملت و طایفه و قوم و زبان پیش روی خود میبیند که هیچ کس نمیتوانست آنها را شماره کند و همه پیش تخت و در پیشگاه بره ایستاده بودند… تحقق این، تحقق مردمی چند ملیتی است.
به عبارت دیگر، ۱۴۴۰۰۰ نفر در آیات ۴ تا ۸ همان گروه عظیم در آیات ۹ تا ۱۷ هستند. همان گروه به دو روش به تصویر کشیده میشوند، مانند شیر و بره در فصل ۵ که دو موجود مجزا نیستند؛ هر دوی آنها عیسی میباشند اما به دو روش متفاوت به تصویر کشیده شدهاند (انتظار عهد عتیق و تحقق عهد جدید). شیر قبیلۀ یهودا با مرگ بر روی صلیب پیروز شد و ارتش مقدس خدا در ۴:۷-۸ با آزار و جفا و کشته شدن پیروز شد؛ در حالی که به مسیح پایبند هستند. آیۀ ۱۴ میگوید آنها از مصیبت عظیم بیرون آمدند. با کشته شدن به آسمان رفتند (مانند شهدا در مُهر پنجم). این نشان میدهد پیروزی قوم خدا در رنج وفادارانه تا حد مرگ است؛ درست مانند پیروزی عیسی در صلیب که رنج وفادارانه تا حد مرگ بود.
مانند بسیاری از اعداد در مکاشفه، ۱۴۴۰۰۰ نفر نیز نمادین و نشانگر کمال و تمامیت است. در آیۀ ۹ بهشدت بر این کمال تأکید میشود، در آنجا یوحنا اشاره میکند که «جماعتی عظیم از هر قومی که هیچکس نمیتوانست شماره کند…» در ۴:۷-۸ ما قوم خدا را در این دوران میبینیم که با رنج کشیدن برای عیسی، در جنگی مقدس برای خدا میجنگند. در ۹:۷-۱۷ قوم خدا را در خلقتی نو میبینیم که بالاخره پس از نبردهای معنوی این دنیا، کاملا آرام میگیرند.
۳ پرسش دربارۀ زمانهای آخر
نویسنده: استیفان ویتمِر
[۱] Rapture
[۲]Dispensationalism: اعتقاد به تفاسیر خاص از کتاب مقدس که تاریخ را به دورانها یا بخشهای متمایز تقسیم میکند.
[۳]Amillennialism: اعتقاد به این که بازگشت مسیح یک رویداد یکباره است و هزاره به صورت نمادین به دورۀ کنونی کلیسا اشاره دارد.