چرا سُدوم و عَمورَه به دلیل عدم مهماننوازی نابود شدند؟

آیا آنها فقط میخواستند مهمانان را بشناسند؟
«آنان لوط را ندا در داده، گفتند: “آن مردان که امشب نزد تو در آمدند، کجایند؟ آنان را نزد ما بیرون آور تا بدیشان درآییم”» (پیدایش 5:19).
«ببینید، من دو دختر دارم که با هیچ مردی نبودهاند. بگذارید آنان را نزد شما بیرون آورم، و هرچه در نظرتان پسند آید با آنان بکنید. ولی با این مردان کاری نداشته باشید، چراکه زیر سقف من پناه گرفتهاند» (پیدایش 8:19).
بعضی از مفسران ادعا میکنند سُدوم و عَمورَه نابود شدند، چون مردمان آنجا مهماننواز نبودند. ادعای آنها بر مبنای واکنش مردمان این شهرهاست و میگویند آنها فقط قصد داشتند مردانی که در خانۀ لوط مهمان بودند را بشناسند. اما آنها به حدی مایل بودند آنها را بشناسند که بهشدت به لوط فشار آوردند و جلو رفتند تا درب را بشکنند (پیدایش 9:19). آیا این فقط به معنای مهماننواز نبودن صرف است؟ این با زمینۀ کاملتر آنچه که اتفاق افتاد مطابقت ندارد.
لوط فکر میکرد مهمانانش چون زیر سقف او هستند، نیاز به محافظت دارند. چرا لوط تصور کرد که این «مردان» به محافظت نیاز دارند؟ چرا او راه حلی را پیشنهاد کرد که شامل دختران باکرهاش میشد؟ چون اهالی سُدوم و عَمورَه شرور بودند. آنها میخواستند با آن مهمانان (که فرشته بودند) رابطۀ جنسی داشته باشند. از کجا بدانیم چنین بوده است؟ کلمۀ عبری yada در پیدایش 5:19، در نسخۀ KJV به «روابط نزدیک» ترجمه شده است. NIV آن را روشنتر بیان میکند: «تا بتوانیم با آنها رابطۀ جنسی داشته باشیم.» NASB میگوید: «تا با آنها رابطه داشته باشیم.» همین واژه در مورد دختران لوط نیز به کار میرود که میگوید: «مردی را نشناختهاند یا به مردی در نیامدهاند» (پیدایش 8:19). در کتاب مقدس چندین بار این واژه به معنای «روابط نزدیک» (رابطۀ جنسی) به کار رفته است، از جمله در پیدایش 1:4 و 17 و 25 (ترجمۀ KJV).
گرچه میتوان سُدوم و عَمورَه را مطابق هر معیاری غیر مهماننواز دانست، اما آنها شرور و بهشدت گناهکار بودند؛ همانطور که ابراهیم در پیدایش 20:18-33 صالح و شریر را در مقابل هم قرار میدهد. وقتی مردم سُدوم و عَمورَه به اصرار میخواستند با فرشتگان رابطۀ جنسی داشته باشند، لوط با پیشکش کردن دخترانش خواست آنها را آرام کند! با آنکه لوط به خدا ایمان داشت، اما راه حل خداناپسندانهای برای این وضعیت ارائه کرد؛ او آلوده به فرهنگی بود که در آن زندگی میکرد (دوم پطرس 7:2-8). پاسخ لوط به این مردان صرفا این نبود که «غیر مهماننواز نباشید»، بلکه به آنها میگفت: «نه، ای برادران من. تمنا دارم که این کار ناپسند را انجام ندهید» (پیدایش 7:19؛ همچنین حزقیال 44:16-59؛ یهودا 6-7). مردم سُدوم و عَمورَه با احاطه کردن خانۀ لوط و هجوم برای شکستن درب خانۀ او، نیت شیطانی و شرورانۀ خود را نشان دادند (پیدایش 9:19-11). با این حال، این جرایم تنها مقدمات را برای انجام جرم اصلی آنها فراهم میکرد؛ یعنی ارضای میل جنسی خودشان (همجنسگرایی).
خدا برگزیدگانش را از سُدوم و عَمورَه و همچنین شهرهای دیگر نجات داد (متی 20:11-24)، اما نمیتوان گفت تمام اعضای خانوادۀ لوط نجات یافتند. همسر لوط زنی دوستداشتنی بود. او از امتیازات زیادی برخوردار بود. لوط، شوهر او مردی ایماندار بود. ابراهیم، پدر بسیاری از ملتها، عموی او بود. وقتی فرشتگان به سُدوم آمدند و به لوط هشدار دادند فرار کند، او نیز آنها را دید. فرصت و فیض فراوانی نصیب او شده بود؛ اما علیرغم آن امتیازات ویژه، بدون فیض، بیایمان، بیخدا و نابردبار زندگی کرد و درگذشت.
همانطور که بعدا میبینیم، گاهی خدا برخی از اعضای عهد خویش را از نظر جسمی و فیزیکی محافظت میکند، حتی اگر نجات نیافته باشند (به قسمت “اسماعیل از دست رفت یا نجات یافت؟” مراجعه کنید).
خدا سُدوم و عَمورَه را به خاطر شرارتشان نابود کرد و بر انحرافات جنسی آنها تاکید نمود.