منظور از انجیل‌گرایان اصلاح‌شده چیست؟

منظور از انجیل‌گرایان اصلاح‌شده چیست؟

 منظور چیست وقتی می‌گوییم کسی هم اصلاح‌شده (ریفورمد) است و هم انجیل‌گرا (اِوَنجلیکال)؟ در بعضی قسمت‌های دنیا، کاربرد این عبارات برای توصیف خودتان یا کلیسای‌تان عجیب به نظر می‌رسد.

“اصلاح‌شده” یک برچسب الهیاتی است که بیانگر میراث الهیات اصلاحات پروتستان در قرن شانزدهم است، به‌ویژه به افرادی همچون هولدریش زوئینگلی، مارتین بیوسِر، جان کالوین و هنریش بولینگِر نسبت داده می‌شود.

مهم‌ترین ویژگی تفکر “اصلاحات” تأکید بر حاکمیت فیض‌­بخش و با محبت خدا بر تمام آفرینش او و در هر زمینه از زندگی بشر است. در مقیاس بزرگ‌تر، از میان تمام فراز و نشیب‌های تاریخ بشر، خدا همۀ کارها را در جهت اهداف مورد نظر خود پیش می‌برد: «آسمانها و زمین جدید که منزلگه پارسایی است» (دوم پطرس ۱۳:۳) و جایی که قومش از هر ملت، طایفه، قوم و زبان از نجاتی که در عیسی داریم، شادمانی می‌کنند (مکاشفه ۹:۷-۱۰) و در مقیاس کوچک‌تر، خدا تمام چیزهایی که برای نجات قومش لازم بوده است را فراهم ساخته. نجات ما با ارادۀ خدا آغاز می‌شود، نه با ارادۀ خودمان (افسسیان ۴:۱). ما در پاسخ به دعوت عیسی به حضورش می‌آییم (متی ۲۸:۱۱-۳۰). این کار او از ازل تا ابد است که ما فقط با شکرگزاری و ایمان دریافت می‌کنیم.

تفکر اصلاح‌شده (ریفورمد) در اعتقادنامۀ هایدلبرگ (۱۵۶۳)، بیانیهٔ سی‌ونه ماده‌ای کلیسای اسقفی (اَنگلیکن) (۱۵۷۱) و اعتقادنامۀ وست‌مینستر (۱۶۴۸) به شیوایی تمام بیان شده است. کلیساهای اصلاح‌شدهٔ اسقفی (ریفورمد اَنگلیکن) و مشایخی (پِرزبیتِرین)، همگی مدعی این میراث الهیاتی هستند. در قرن گذشته افرادی مانند لویئس برکوف، جان موری، جِی.آی. پَکِر و دی.بی. ناکس این موضوع را با شفافیت و قاطعیت شرح داده‌­اند.

 عبارت “انجیل‌گرا” یا اِوَنجلیکال، فراتر از یک برچسب الهیاتی است. این واژه بیانگر نوعی روش زندگی است که انجیل و اعلام آن در کانون آن قرار دارد. انجیل‌گرایان معتقدند نجات از گناه و مجازات الهی با تمام پیامدهای وحشتناک خود، بزرگ‌ترین نیاز بشر است و تنها انجیل خداوند ما عیسای مسیح با اعلام پیروزی عیسی بر گناه، مرگ، داوری و دعوت به توبه و ایمان به این نیاز ما پاسخ می‌دهد. به همین دلیل انجیلT اولویت‌های ما را چه به صورت فردی و چه به صورت نجات­‌یافتگان در یک مکان خاص (کلیسا) شکل می‌دهد.

 انجیل‌گرایان به کتاب مقدس رجوع می‌کنند، زیرا تنها جایی که می‌توان انجیل حقیقی را یافت در کتاب مقدس است؛ یعنی انجیلی که عیسی و رسولانش موعظه کردند. آنها هر جایی از دنیا که بدون مسیح گم شده است و به‌شدت نیاز دارد تا از انجیل بشنود را جست‌وجو می‌کنند (چه بدانند، چه ندانند که گم شده­‌اند). آنها به پایانی چشم دوخته‌­اند که عیسی باز خواهد گشت و تمام دشمنان شکست خواهند خورد؛ هدف بازخرید خدا کاملا محقق خواهد شد و همه با آگاهی از این که عیسی مسیح خداوند است، در حضور او به زانو خواهند افتاد. آنها می‌دانند بین اولین و دومین آمدن مسیح، زمان تبلیغ انجیل است: «و این بشارت پادشاهی در سرتاسر جهان اعلام خواهد شد تا شهادتی برای همۀ قومها باشد. آنگاه پایان فرا خواهد رسید» (متی ۱۴:۲۴).

 پیوند دادن “اصلاحاتی‌­ها” و “بشارتی‌­ها” ما را از دو خطر مهم حفظ می‌کند.

اول، از درون­‌بینی، دل‌­مشغولی به خلوص اعتقادی، متمایز کردن خودمان از افرادی با دیدگاه‌هایی متفاوت. نه آنکه حقیقت و شفافیت اعتقادی مهم نیستند، بلکه بدون یک آموزۀ صحیح، مردم با هر موج جدیدی از گزینه­‌هایی به غیر از حقیقت خدا رنج می‌کشند. با این وجود، حقیقت و شفافیت اعتقادی هدف بزرگ‌تری نیز دارد: «اعلام صادقانۀ انجیل برای نجات زنان و مردان گمشده». شاگردی مسیحی فقط تمرکز بر خود یا محافظت از خود نیست، بلکه تمرکز بر دنیایی است که خدا آن‌قدر آن را محبت کرد که یگانه پسرش را برای آن فرستاد (یوحنا ۱۶:۳).

 دوم، باعث می‌شود در بشارت­‌گرایی فقط بر روی اعمال خودمان تکیه نکنیم، بلکه به قدرت نجات­‌بخش خدا متکی باشیم و به جای هدف نهایی بلوغ مسیح فقط به هدف نزدیک و در دسترس تغییر کیش شخصی توجه نکنیم. مأموریت رسولان در عهد جدید فقط با تصمیم به پیروی از عیسی محقق نشد؛ پولس، پطرس و یوحنای رسول (بدون اشاره به نویسندۀ ناشناس عبرانیان) همگی واقعا به رشد مسیحی اهمیت می‌دادند. پطرس رسول نامۀ دوم خود را با این جملات به پایان می‌برد:

«پس شما ای عزیزان، حال که این را می‌دانید، به هوش باشید مبادا به راه نادرست بی‌دینان گمراه شوید و پایداری‌تان را از کف بدهید، بلکه در فیض و شناخت خداوند و نجات­‌دهندۀ ما عیسی مسیح نمو کنید که او را از حال تا ابد­الآباد جلال باد، آمین»!

استفاده از دو عبارت “اصلاحات” و “بشارت” برای توصیف خودمان، به ما یادآوری می‌کند مجبور نیستیم بین آموزۀ صحیح و اشتیاق بشارت یکی را انتخاب کنیم؛ هر دوی آنها دست در دست هم پیش می‌روند. تعهد ما به بشارت، تغییر کیش شخصی، دعوت به توبه و ایمان، زندگی آزاد پر از روح، اطاعت فروتنانه و رضایتمندانه از الهیات ما نشأت می‌گیرد. شخصیت و هدف خدا که در کتاب مقدس برای ما آشکار شده‌­اند، ما را به جلو پیش می‌برند. پولس رسول هم در دوم قرنتیان ۱۱:۵-۲۱ می‌گوید: «ما سفیران مسیح هستیم … چراکه او کسی را که گناه را نشناخت، در راه ما گناه ساخت، تا ما در وی پارساییِ خدا شویم».

 شاید یکی از مهم‌ترین کتاب‌های کوچک که به ما یادآوری می‌کند شناخت ما از حاکمیت خدا باعث نمی‌شود عقب بنشینیم و فقط شاهد اتفاقات باشیم؛ کتاب “بشارت‌گرایی و حاکمیت خدا” نوشتۀ جیم پَکِر باشد. کتاب با این جملات به پایان می‌رسد:

«این آموزه به هیچ وجه از اهمیت مأموریت بشارت ما نمی‌کاهد و آن را محدود نمی‌سازد، بلکه باعث می‌شود با این حقیقت روبه‌رو شویم که مأموریت بشارت دارای دو بُعد است. نه‌فقط موعظه، بلکه دعا نیز از مأموریت‌های بشارت است؛ نه‌فقط صحبت با دیگران دربارۀ خدا، بلکه صحبت با خدا دربارۀ دیگران. موعظه و دعا باید با هم انجام ­شوند؛ بشارت ما بر اساس دانش نخواهد بود و برکت داده نخواهد شد مگر با موعظه و دعا انجام شود. باید موعظه کنیم، چون بدون آگاهی از انجیل کسی نجات نمی‌یابد. باید دعا کنیم، چون فقط روح‌­القدس حاکم در ما و دل‌های انسان‌ها می‌تواند موعظۀ ما برای نجات انسان‌ها را کارآمد و مؤثر کند و خدا روحش را به جایی که دعایی در آن نیست، نمی‌فرستد» (صفحۀ ۱۲۴).

 در کالج مور ما مشتاقانه پذیرای الهیات اصلاحات هستیم و به هیچ سیستمی وابسته نیستیم، بلکه همه چیز را با کتاب مقدس می‌سنجیم. ما مسرور هستیم که بشارت‌گرایی اولویت ماست و می‌دانیم انجیل چیزی است که ما و تمام دنیا بیش از هر چیزی به آن نیاز داریم.

منظور از انجیل‌گرایان اصلاح‌شده چیست؟


نویسنده: مارک تامپسون

سایر مقالات

مقالات بیشتر

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا